وقتی که شما این وصیت نامه را میخوانید ، من دیگر پیش شما نیستم و به لقاء الله پیوستم چونکه من خدا را طلبیدم و او را یافتم و مهر خدا در دلم جای گرفت و احساس کردم که عاشق خدا شدم...
برمن کفن نپوشانید چون حسین(ع) را کفن نپوشانیدند،بر مزارم گل نریزید زیرا چه انصاف است کسی را که رهبرش حسین(ع) را درمیان نیزه وخنجر بیرون آوردند.برمزارم گریه نکنید واگر خواستید هم گریه کنید برای حسین(ع) گریه کنید...
باز دلم بهانه ی جبهه می گیرد .آه چقدر اینجا دلتنگم اینجا دلتنگم اینجا در شهر هیچ چیز مثل جبهه نیست حتی آسمان وزمین نیز اینجا به گونه دیگری است خداوندا ،چقدر اینجا غریبم
شهید بزرگوارمحسن کارگرایان مروستی درسال 1347 درشهرری چشم به جهان گشود.او پس از طی دوران کودکی وارد مدرسه شد وتا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل علم پرداخت...
شهید صدرالله شیدوش در سال 1336/7/1در محله ی حسن آباد قم در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود . او پس از گرفتن مدرک تحصیلی در نیروی زمینی ارتش استخدام گردید
شهید صدرالله شیدوش در سال 1336/7/1در محله ی حسن آباد قم در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود . او پس از گرفتن مدرک تحصیلی در نیروی زمینی ارتش استخدام گردید
شهید «اصغر حسینی مرام» سال ۱۳۳۹ در یک خانواده مذهبی در شهرستان کرج دیده به جهان گشود. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد و پس از دلاوریهای فراوان ششم مهر ۱۳۵۹ در خوزستان بر اثر اصابت ترکش به درجهی رفیع شهادت نایل شد.
نوید شاهد از کرج : خواهرزاده شهيد مي گويد روزي كه تابوت متبرك عزيز شهید را به درب منزل آوردند تا از آنجا به امامزاده عبداله تشيع شود در هنگام حركت يكي از كبوتراني كه او با عشق و ملاطفت از آنها پرستاري مي كرد، آنجنان خود را به تابوت كوبيد که درجا جان داد.
در سن 15 سالگي پس از يك دوره آموزش كوتاه مدت و فشرده به جبهه اعزام و روز سوم با تركش خمپاره از ناحيه سر مجروح و پس از انتقال به بيمارستانهاي صحرائي ، طالقاني و بيمارستان حضرت سجاد (ع) در تهران پس از شش روز در حالت بيهوشي به شهادت رسيد..
نوید شاهد از کرج : شهید خسرو عزیزی در سال 1346 در روستای کلته از توابع بیجار چشم به جهان هستی گشود و بعد سن هفت سالگی جهت تحصیل دانش و معرفت به مدرسه و تحصیلات ابتدایی خود را در روستای کلته گذراند