سید هبت الله فرج اللهی

سید هبت الله فرج اللهی

کرامات شهیدان(40)؛ بشارت حياة عندرب

بعد از انجام مقدمات خواب و گستردن اسباب خواب، خوابيديم. در حدود ساعت 2 صبح، در عالم خواب، بعد از جرياناتى كه به وقوع پيوست در حالى كه اسلحه اى در دست داشتم يكى از برادران را ديدار كردم و او به من نويدى را داد و گفت: سيّد تو و سه نفر ديگر شهيد خواهيد شد و مرا نزد لوحى كه پرده اى بر روى آن كشيده شده بود، برد. پرده را كنار زد و گفت: ببين، اسم هاى ما چهار نفر بر روى آن ثبت گرديده است...
طراحی و تولید: ایران سامانه