شهید علی نجات سلمان پور

آخرین اخبار:
شهید علی نجات سلمان پور
قسمت هفدهم خاطره خودنوشت شهید «علی نجات سلمان پور»

سیل جمعیت در نماز جمعه علیه استکبار جهانی

شهید «علی نجات سلمان پور» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «به‌نازم قدرت خدا و روحیه مردم ایثارگر و خوب الهی را که این چنین به استقبال جنگ می‌روند حتی کودک ۴ تا ۵ ساله‌اش با آن قلب کوچکش شعار می‌دهد و آن دست نازنینش را مقابل صورت می‌گیرد به علامت پیروزی و تشکر...» قسمت هفدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
قسمت شانزدهم خاطره خودنوشت شهید «علی نجات سلمان پور»

روحیه خوب مردم و شادی کودکان

شهید «علی نجات سلمان پور» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «د بین راه مردم به حکم عواطف انسانی و اسلامی که داشتند و با تکان دادن دست و حتی شعار خدانگهدارتان از فرزندانشان استقبال می‌کردند و پسر کوچکی را دیدم که با گرفتن دو انگشت به علامت پیروزی هم پای ما می‌دویدند و شعار می‌دادن. به‌نازم قدرت خدا و روحیه مردم...» قسمت شانزدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
قسمت پانزدهم خاطره خودنوشت شهید «علی نجات سلمان پور»

نواهای زیبای رزمندگان در دعای کمیل

شهید «علی نجات سلمان پور» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بعد از مراسم دعای کمیل، سینه زنی و مرثیه خوانی به وسیله‌ی برادران خوانده شد که همگی صادقانه و خالصانه اشک می‌ریختند. شب پنج شنبه در سوگ برادران پاسدار هویزه که همچون گل‌های پرپر شده از میان رفته بودند و...» قسمت پانزدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
قسمت چهاردهم خاطره خودنوشت شهید «علی نجات سلمان پور»

نم نم باران بر سرزمین گلگون خوزستان / قطره‌های باران، حامل پیامی

شهید «علی نجات سلمان پور» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بعد از نماز و صبح گاهی در زیر نم نم باران که بر سرزمین گلگون خوزستان می‌بارید. نرمش بدنی را با سرپرستی برادر ابراهیم آبادی انجام می‌دادیم. انگار قطره‌های باران حامل پیامی از طرف خداوند برای بندگانش بود و...» قسمت چهاردهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
قسمت پنجم خاطره خودنوشت شهید «علی نجات سلمان پور»

شور و شوقی دیگر در چهره رزمندگان

شهید «علی نجات سلمان پور» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «این نیروی خدایی است و قدرت خداست که هر انسان مرده دل و ساکتی را حرکت و تحرک می‌بخشند و به سوی خود می‌کشد و...» قسمت پنجم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
قسمت سوم خاطره خودنوشت شهید «علی نجات سلمان پور»

سیبل تیراندازی

شهید «علی نجات سلمان پور» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «گروهان ما فقط دو نفر تلفات داديم نسبت به گروه هان هاي ديگر خيلي کمتر و خيلي در سطح پايين بود. يک نفر دستش شکست و يکي ديگر سرش شکست. بعد از ظهر براي آموزش تخريب به کوه  رفتيم...» قسمت سوم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
قسمت دوم خاطره خودنوشت شهید «علی نجات سلمان پور»

شروع دوره آموزشی

شهید "علی نجات سلمان پور" در دفتر خاطرات خود می نویسد: ... به طرف سردخانه حرکت کرديم در محوطه سردخانه تخته ها و چوب هاي بسياري که براي ساختن صندوق حمل جسد آماده شده بود به چشم مي خورد و در گوشه اي ديگر صندوق هاي ساخته شده ديده مي شد و در طرف ديگر فانوس هاي پر از خون و قمقمه هاي آغشته به خون که در جايي جمع شده بودند به چشم مي خورد...
قسمت اول خاطره خودنوشت شهید علی نجات سلمان پور

خاطرات وادی عشق

شهید "علی نجات سلمان پور" در دفتر خاطرات خود می نویسد: ما وارد محوطه ي بسيج شديم . در آن جا با برادران ديگري که جهت اعزام آمده بودند برخورد کرديم که تعدادي را ثبت نام کردند و تعدادی را چون لازم نبود و امکان ثبت نام آن به هر نحوي نبود با چه مکافات و زوري از درب بسيج بيرون کردند . در ميان آن ها کساني بودن اشک مي ريختند و مي گفتند هر طور که شده بايد ما را ثبت نام کنيد بنازم به قدرت خداوندي خدا را که اين چنين ملت را به خروش آورده...

زندگی نامه شهید علی نجات سلمان پور / شهادت 23 بهمن ماه

علی نجات دوران راهنمایی را با مشقت زیادی پشت سرگذاشت او بایستی کیلومترها را با پای پیاده سپری می کرد تا به مدرسه می رسید.

آلبوم عکس شهید علی نجات سلمان پور / شهادت 23 بهمن ماه

شهید علی نجات سلمان پور در هفتم اسفند ماه 1339 در ممسنی به دنيا آمد و در 23 بهمن ماه 1360 به شهادت رسید.
شهادت 23 بهمن ماه ؛

مروری بر وصیت نامه شهید علی نجات سلمان پور

اى جوانهاى عزيز دل بستن به اين دنياى ظاهر فريب و ظاهر قشنگ شما را چه سود؟ چه خوب گفته است زندگى زنگ تفريحى بين تولد و مرگ است.
طراحی و تولید: ایران سامانه