امام حسین ع - صفحه 2

navideshahed.com

برچسب ها - امام حسین ع
اربعین حسینی شهدای استان سمنان
مراسم سینه زنی و عزاداری رزمندگان استان سمنان در جبهه ها
کد خبر: ۴۴۰۸۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۸

اجتماع بزرگ زنان عاشورایی در آستان مقدس امامزاده سیده ملک خاتون برگزار می‌شود.
کد خبر: ۴۳۸۸۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۲

در بخشی از خاطرات آزاده احمدعلی قورچی آمده است: در موقع عزاداری در کنار هر یک از پنجره‌ها نگهبانان خودی می‌ایستادند در حالی که آینه‌ای کوچک به دست داشتند به وسیله آن مسیر آمدن نگهبانان عراقی را زیر نظر داشتند و با آمدن نگهبان عراقی کلمه رمز که از قبل تعیین شده بود توسط نگهبان خودی گفته می‌شد و بچه‌ها حالت عادی به خود می‌گرفتند.
کد خبر: ۴۳۸۴۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۶

روایت شنیداری « کتاب آه » براساس ترجمه مقتل نفس المهموم/ بخش دوم
کد خبر: ۴۳۷۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۱

بزرگترین پرچم عزای حسینی در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تهران به اهتزاز درآمد.
کد خبر: ۴۳۷۸۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۰

روایت شنیداری « کتاب آه » براساس ترجمه مقتل نفس المهموم/ بخش اول
کد خبر: ۴۳۷۷۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۹

آیین تعویض پرچم حرم سیده ملک خاتون با حضور خانواده شهدا روز گذشته برگزار شد.
کد خبر: ۴۳۷۵۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۷

کد خبر: ۴۲۸۴۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۳۰

گفت‌وگو با پدر و همسر سردار شهید مدافع حرم مهدی قره‌محمدی
شهدا در مکتب امام حسین(ع) چگونه زیستن، چگونه رفتن و سربازی برای سالار شهیدان را به ما آموختند...
کد خبر: ۴۲۸۰۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۵

ناگهان چشمم به بلندترين ساختمان افتاد و ديدم علي در طبقه يکي مانده به آخر آن ايستاده و مرا نگاه ميکند، او از من خواست به بالا بروم...
کد خبر: ۴۲۷۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸

شنيدم که به هنگام کفن و دفن پيکر مطهر يکي از شهداي مشهد (که متأسفانه نامش را ذکر نکرد) هر چه سعي کردند...
کد خبر: ۴۲۷۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷

داخل چادر تاريك بود. از صداى نفسهاى آرام گلخانم و شوهرم محمد، مى شد فهميد هنوز نيمه شب است. شوقى در خودم احساس می کردم كه نمى توانستم تا صبح صبر كنم. خواستم بيدارشان كنم و تا يادم نرفته خوابم را بگويم ولى اين كار را نكردم و به انتظار صبح ماندم. برادرم ملاّى ايل بود.
کد خبر: ۴۲۱۲۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۸

هنگامى كه در بهشت زهرا(س) میخواستند ايشان را به خاك بسپارند و داخل قبر بگذارند احساس كردم زمان وداع آخر با فرزند دلبندم فرا رسيده است. خيلى دلم شكست چون مى ديدم مدتهاست او را با چشم باز نديده ام. در اين هنگام پسر ديگرم در داخل قبر بند كفن او را باز كرد تا صورتش را روى خاك بگذارد...
کد خبر: ۴۱۸۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۰