دوست شهید

آخرین اخبار:
دوست شهید

لحظه‌های آرامش در میان طوفان

گاهی انسان‌هایی در زندگی ما ظاهر می‌شوند که نه تنها درس‌آموز هستند، بلکه با حضورشان روح محیط را تغییر می‌دهند. فهیمه سیاری، با ظرافت و دقت بی‌نظیرش، نمونه کامل بانویی مسلمان و متعهد بود که توانست در کنار تحصیل و فعالیت‌های اجتماعی، زندگی خود و اطرافیانش را با نظم، محبت و انس با خدا و طبیعت آراسته کند. این گفتگو، تصویری از او ارائه می‌دهد؛ تصویری که هم لطافت و مهربانی و هم استقامت و مسئولیت‌پذیری او را به خوبی نشان می‌دهد.
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»

الگوی محله

دوست شهید تعریف می‌کند: یکی بود که در محله او را به عنوان آدمی شرور می‌شناختند و بین مردم انگشت نما شده بود. تقریباً همه‌ی جوان‌های محله را سیگاری کرده بود، مردم طردش کرده بودند، از چشم و دل همه افتاده بود. وصله‌ی ناجور محله به حساب می‌اومد. عبدالله تا شنید همه طردش کرده‌اند خیلی ناراحت شد.
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»

شوق دیدار امام

دوست شهید تعریف می‌کند: تصویر امام را روی دیوار نقاشی می‌کرد؛ سال‌ها از تبعید امام از کشور می‌گذشت، وقتی خبر دادند که امام می‌خواهد به میهن برگردد، عبدالله سر از پا نمی‌شناخت، از خوشحالی در پوستش نمی‌گنجید.
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله صالحی»

شهیدی که جبهه را بهشت می‌دید

دوست شهید تعریف می‌کند: این شهید بزرگوار همیشه یک جمله بر زبان داشت که با آن همیشه والدینش را برای اینکه بتواند به جبهه برود راضی می‌کرد، جمله‌ای که می‌گفت این بود؛ پدرجان، مادر عزیزم، آنجا بهشت است، در آنجا محمود ورزشکاری و کیوان اویسی هستند، چطور من اینجا بمانم و کاری نکنم.
خاطره‌‌ای از شهید «حبیب پرخاری»

شهیدی که ایثار را زندگی کرد و شهادت را انتخاب

دوست شهید تعریف می‌کند: عید سعید قربان بود و قرار بود فردای آن روز همه لباس‌های نو خود را بپوشیم. فردای آن روز پیش شهید رفتم و دیدم که شهید همان لباس‌های همیشگی خود را پوشیده. از او پرسیدم چرا لباس‌ نو نپوشیدی؟ او گفت؛ چه فرقی دارد، این لباس هم خوب و نو است. تا اینکه فهمیدم یکی از بچه‌های همسایه که لباس نو نداشت، شهید لباس نو خود را به او داده تا او را از این طریق خوشحال کند.
خاطره

شهید فرخی‌نژاد؛ نماد تربیت اسلامی و قرآنی

دوست شهید تعریف می‌کند: اسماعیل هم مثل پدر و مادرش خیلی با ادب و با شخصیت بود. وقتی به بهانه‌ی مدرسه رفتن با او دوست شدم پی بردم که تربیت اسلامی و قرآنی دارد. اسماعیل بر خلاف خیلی از بچه‌های محله، اخلاق‌گرا و بسیار پایبند به شئونات اسلامی بود.

همیشه حسرت نماز خواندنش را می‌خوردم

دوست شهید «حجت دوستداری» می‌گوید: «وقتی با هم نماز می‌خواندیم، سرش را پایین می‌انداخت و با خدا راز و نیاز می‌کرد. وقتی من نمازم را تمام می‌کردم او هنوز سجده دوم خود را تمام نکرده بود. من همیشه حسرت می‌خوردم به نماز خواندنش.»
خاطره‌‌ای از شهید «مصیب عارف‌نیا»

اولویت دادن شهید به نماز در تمام لحظات زندگی

دوست و همکار شهید تعریف می‌کند: گوشه‌ای نشستیم تا نماز جماعت اقامه شود و از آن جایی که شهید، قلب و نیت پاکی داشت، به خواست خداوند متعال، همان فردی که باید آخرین امضا را بر روی اوراق ما می‌زد همان لحظه به مصلی آمد و نزدیک ما نشست.

«رضا» مهمان شهدا شد

خواهر شید «رضا سماوی» نقل می‌کند: «دوستان شهیدش جمع شدند بالای سرش. بهش گفتند: بیدار شو! برای چی نمیای رضا؟ رضا چشمانش را باز کرد و از خواب بیدار شد. به هم‌سنگرانش گفت: من شهید می‌شم!»

شهادت را باید در دانشگاه بزرگ عشق آموخت

دوست شهید «محمد علی آبادی» می‌گوید: ما تازه معنی و مفهوم زندگی کردن را فهمیدیم. می‌گفت در جبهه همه حقایق وجود دارد و امید آن دارم که در دانشگاه بزرگ عشق شهادت را بیاموزیم و به آن برسیم.

مردم را برای نماز و رفتن به مسجد ترغیب می‌کرد

دوست شهید «رمضان علی آقاگلی» می‌گوید: یکی از خصوصیات بارزش در موقع نماز‌های یومیه به خانه مردم می‌رفت و آن‌ها را برای نماز و رفتن به مسجد ترغیب کند.
خاطره‌‌ای از شهید «خلیل تختی‌نژاد»

شیرینی شهادت

دوست شهید تعریف می‌کند: «شهید چند ماه قبل از شهادتش با یک جعبه شیرینی اومدن و به ما شیرینی تعارف کردند. زمانی که ایشان شیرینی را آوردند ما بهشون گفتیم شیرینی نامزدیته؟! که ایشان برگشت و گفت؛ نه شیرینی شهادتم هست.»
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»

استاد اخلاق

دوست شهید تعریف می‌کند: «آن روزها مسئله ترور افراد انقلابی خیلی فراگیر شده بود، همه‌ی خانواده‌های مذهبی نگران بودند، شهر ناامن شده بود. عبدالله در این شرایط نا‌مناسب و خطرناک توانست پنجاه نفر را جذب کند؛ افراد جذب شده همه...»
خاطره‌‌ای از شهید «عباس بازماندگان قشمی»

برای حفظ حجاب به زندگی حضرت زهرا (س) نگاه کن

دوست و هم‌رزم شهید تعریف می‌کند: یکی از خواهران جهت پرسش‌هایی به عباس مراجعه کرد. عباس در جوابش گفت: «اونایی که خواهران با حجاب را مسخره می‌کنن، شیطانن. در نهایت به زندگی حضرت زهرا (س) نگاه کن...»
نامه به جا مانده از شهید «محمدباقر احمدی»

نامه‌ای از یک دوست به شهید

نامه شهید گرانقدر «محمدباقر احمدی» برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. دوست وی در نامه‌ای به شهید می‌نویسد: «اگر از دوستان خبر می‌خواهيد همگی سالم هستند و سلام شما را می‌رسانند. از آن‌جا چه خبر؟ برای ما بنويسيد. اگر چيزی لازم داريد برای من بنويسيد تا برايتان بفرستم و ...»
خاطره‌‌ای از شهید «حسن سقایی‌‌پور سکل»

شهیدی که با ذکر ائمه به شهادت رسید

دوست و همرزم شهید تعریف می‌کند: یکی از همرزم‌ها با سرعت به سمت من آمد و گفت سقایی تیر خورده. پیش شهید رفتم و سرش را بلند کردم، شهید به من گفت: «اجازه ندهید عراقی‌ها پیشروی کنند و با ذکر ائمه به شهادت رسید.»
خاطره‌‌ای از شهید «محمدرضا ذاکری ننگی»

شهید ذاکری، نماد یک جوان مومن و فعال بود

دوست شهید تعریف می‌کند: «محمدرضا نماد یک جوان مومن و فعال بود، همیشه لبخند زیبایی بر لبانش بود که زیبایی صورتش را دوچندان می‌کرد. همیشه در فعالیت‌های خانوادگی و مراسم‌های جمعی حضور فعالی داشت.»
خاطره‌‌ای از شهید «عوض عامری سیاهویی»

شهیدی که جانش را در طبق اخلاص گذاشت

دوست شهید تعریف می‌کند: «تمام سربازان امام که در سال 1342 در گهواره بودند جوانانی رشید شدند و جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند و آماده جان فشانی در راه امام خود شدند. یکی از آن سربازان کوچک در روستای درگز به دنیا آمد.»
خاطره‌‌ای از شهید «خلیل نیک‌سیر»

شهیدی که به سوی دوست شهید ش رفت

همسایه و مادر دوست شهید تعریف می‌کند: «او آن طور که خواسته بود رفت، رفت به سوی دوستی که سال‌ها منتظر او بود و همیشه آرزوی او این بود که یک روز مثل پسرم محمد، شربت شهادت را بنوشد و آخر هم همینطور شد.»

ماجرای هدیه عباس به دوستش در عالم رویا 

نوید شاهد – هم‌رزم شهید «عباس دانشگر» نقل می‌کند: «خیلی ناراحت بودم. یک شب در عالم رویا دیدم در خانه نشسته‌ام. یک جوان خوش‌سیما با لبخند به سمتم آمد. من بلند شدم و او را بغل کردم و با هم احوال‌پرسی کردیم. انگار همدیگر را می‌شناختیم ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
طراحی و تولید: ایران سامانه