مشغول آشپزی بودم که جواد آمد. می خواست چیزی بگوید اما سکوت کرد گفتم: جواد جان، چیزی شده؟ و او مثل اینکه منظر شنیدن چنین حرفی از من بود سرش را پایین انداخت: مادر! دیشب خواب دوست قدیمی ام را دیدم...
سوم راهنمایی بود که میخواست برود جبهه او را نمی بردند. چون سنش کم بود. اول نظری بود که رفت پاکسازی خرمشهر با شهید وحید قمی همکلاس بود و وحید را خواب دیده بود. وحید خیلی ناراحت بود به او گفت من خیلی تنهایم. جواد گفته بود من چهار روز دیگر میایم.
وصیت نامه «شهید جواد نساجان» به همراه دستخط شهید منتشر شد؛
«شهید جواد نساجان» در وصیت نامه اش می نگارد؛ براردان در هر وضعیت اجتماعی خوب و بد هستید، کم کاری، کار را به فردا و پس فردا انداختن، گرانفروشی و بسیاری سختی هایی دیگر را شامل می شود.
شهید «حسن جعفری» در وصیت نامه خود توصیه ای به همکاران خود می کند که، همکار عزیزم قدری به وظیفه خود بیندیش. ببین چه وظیفه سنگینی بردوش داری. پس خود را مجهز کن به علم و تقوی، تا بتوانی این مملکت را اصلاح کنی.
شهید الیاس یارنیا از جوانانی بود که در حوزه علمیه به درس خواندن ادامه داد و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و با سمت روحانی در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت گلوله به سر، به شهادت رسید.
شهید «علی محمد زمانی» در شهرستان فریدن به دنیا آمد و بعلت عشق و علاقه ای که به میهنی داشت به عنوان بسیجی به جبهه رفت و با سمت تک تیرانداز در چزابه بر اثر اصابت خمپاره به پهلو و سر، به شهادت رسید.
شهید «رضا رودبارکی» در وصیت نامه اش می نگارد؛ امروز ما با همان کفار درگیر جنگ هستیم و حال به ندای حسین زمان خمینی بت شکن لبیک می گویم و به جنگ با کفار برخواستیم تا آنها را به آتش بکشم.
شهید «داود علی یاری» از سربازان دلیر اسلام بود که از سوی جهادسازندگی به جبهه رفت و در سال 65 به درجه جانبازی نایل گشت و در هفتم تیر 1370 به خیل دوستان شهیدش پیوست.
شهید ایوب تاجیک در شهرستان ورامین چشم به جهان گشود. به کار کارگری در کارخانه آجرپزی مشغول بود و بعد از شهادت پسرش «محمدتقی» عزمش به جبهه بیشتر شد و سرانجام بر اثر اصابت گلوله به سر، به شهادت رسید.
از برجسته ترین صفحات اخلاقی ایشان که همواره در خاطره ی نزدیکان وی جاوید است، پای بند ایشان به اصول اخلاقی اسلامی است آنچنان که هرگز لب به غیبت نمی گشود و حاضر به شنیدن غیبت از زبان دیگران نمی شد.