نوید شاهد شهرستان های استان تهران - صفحه 152

نوید شاهد شهرستان های استان تهران

عکس| جانباز مدافع حرم بهارستانی در دهمین دوره مسابقات پرورش اندام کشوری تجلیل شد

روز جمعه هفدهم دی ماه، دهمین دوره مسابقات پرورش اندام جاده ابریشم و یادواره شهید سپهبد «حاج قاسم سلیمانی» جام قهرمان جهان «فرشاد گنجی» در شهرستان بهارستان برگزار شد. تصاویری از این مسابقه را در نوید شاهد می‌بینید.

بیست و هفتمین یادواره شهدای مهرانشهر برگزار می‌شود

بیست و هفتمین یادواره شهدای مهرانشهر و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای عملیات کربلای 5، روز یکشنبه نوزدهم دی‌ماه، از نماز مغرب و عشاء در مسجد جامع شهرستان شهریار برگزار خواهد شد.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

شهیدی که حضور در جبهه را یک تکلیف می‌دانست

صغری چگینی مادر شهید «علی قرابرچکلو» می‌گوید: «فرزند دیگرم در جبهه بود، همیشه به علی می‌گفتم: بگذار برادرت از جبهه بیاید بعد شما به جبهه برو. علی در جواب می‌گفت: در کشور جنگ است و همه باید به جبهه برویم، من نمی توانم در خانه بمانم تا نوبت من برسد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.

گزارش تصویری| نوزدهمین سالگرد تدفین پنج شهید گمنام دارالسلام اسلامشهر

صبح امروز 17 دی ماه، به مناسبت نوزدهمین سالگرد تدفین پنج شهید گمنام دارالسلام شهرستان اسلامشهر، طی مراسمی با مشارکت بنیاد شهید و سازمان دارالسلام این شهرستان با حضور حسین حبیبی فرماندار، حمیدی شهردار، داود بهارلو رئیس بنیاد شهید و جمعی از خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران، با روایتگری «جواد تاجیک»، مدیحه‌سرایی «حاج اصغر پیراحمدی» و گروه سرود «میعاد» برگزار شد. در پایان مراسم از خانواده‌های شهدای مدافع حرم تجلیل بعمل آمد. گزارش تصویری این مراسم را در نوید شاهد می‌بینید.

تنها نامهِ به یادگار مانده از شهید «موسی اسفندیاری» منتشر شد

شهید «موسی اسفندیاری» یکی از نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران شهرستان دماوند بود. او در مدت حضور خود در جبهه نامه‌ای به خانواده‌اش نوشته است، که در ادامه تقدیم علاقمندان می‌شود.

نامه| از این انقلاب که ثمرهِ خون شهیدان است، حفاظت کنید

شهید «رمضان اسفندیار» به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. او در مدت حضور خود در جبهه نامه‌ای به خانواده‌اش نوشته است، که در ادامه تقدیم علاقمندان می‌شود.

دست نوشته‌های شهید «رضا اسفندیار» منتشر شد

شهید «رضا اسفندیار» از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. او پس از رشادت‌های فراوان در شهرستان فیروزکوه به شهادت رسید. در ادامه دست نوشته‌های به جا مانده از این شهید والامقام را می‌بینید.

آلبوم تصاویر| شهید «رضا اسفندیار»

شهید «رضا اسفندیار» در روستای لزور تابعه شهرستان فیروزکوه به دنیا آمد. سرانجام هجدهم آذر ماه سال 1364 در فیروزکوه به شهادت رسید. در ادامه تصاویری از این شهید گرانقدر را می‌بینید.

یادداشت| سردار در آتش عشق وطن در آسمان‌ها به معراج رسید

«مرجان زائری» همسر جانباز اعصاب و روان و یکی از فعالین فرهنگی، به مناسبت دومین سالگرد شهادت «حاج قاسم سلیمانی» برای مخاطبان نوید شاهد نوشت: «بابا می‌آید جملهِ کتابی بود در درس مدرسه، بابای کودکان شهر اشغالگر می‌آید، علمدار نرفته‌ست... چون امید زنده‌ست. سردار در آتش عشق وطن در آسمان‌ها به معراج می‌آید. قاسم زنده است و صدا میزند مرا...»

نامه‌ی ارسالی از خوزستان!

شهید «حسین اسفندیار» یکی از دانش آموزان شهرستان فیروزکوه بود. پس از دلاوری‌های فراوان سرانجام بیست و نهم آبان ماه سال 1362 در پنجوین عراق به دیدار معبودش شتافت. در ادامه نامهِ به یادگار مانده از این شهید گرانقدر تقدیم علاقمندان می‌شود.

اسناد شهید «منصور اسفنجی»

شهید «منصور اسفنجی» از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. او به عنوان پاسدار عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد و پس از رشادت‌های فراوان در شیاکوه گیلانغرب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله توپ به شهادت رسید. در ادامه اسناد به جا مانده از این شهید والامقام را می‌بینید.

گزارش تصویری| تشییع و تدفین پیکر مطهر دو شهید خوشنام در اسلامشهر

همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) پیکر مطهر دو شهید خوشنام شهرستان اسلامشهر با حضور شاهین عسگریان معاون فرهنگی و آموزشی شهرستان‌های استان تهران، داود بهارلو رئیس بنیاد اسلامشهر و مردم شهید پرور تشییع و در دانشگاه آزاد اسلامی این شهرستان به خاک سپرده شد. گزارش تصویری نوید شاهد از این مراسم بدرقه را در ادامه می‌بینید.

نامهِ شهید «جواد احمدی‌آسور» منتشر شد

شهید «جواد احمدی‌آسور» یکی از نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران شهرستان فیروزکوه بود. او در مدت حضور خود در جبهه نامه‌ای به خانواده‌اش نوشته است، که در ادامه تقدیم علاقمندان می‌شود.

روایت‌های خواندنی از شهیدی که دوشادوش پدرش بود

يوسفعلی احمدی پدر شهيد «شعبانعلی احمدی» می‌گوید: «پسرم پس از اتمام تحصيلات متوسطه‌‎اش وارد بازار كار شد. مدتی در بسیج بود و سپس وارد نهاد مقدس سپاه پاسداران شد. در عين حال از طریق برق‌كشی ساختمان كمک حال من بود و در تهیه امرار معاش خانواده دوشادوش من کار می‌کرد.»

نامه‌ای از جبهه‌های حق عليه باطل به مقصد فيروزكوه

شهید«شعبانعلی احمدی» در نامه‌ای خطاب به خانواده‌اش نوشت: «نامه پُر مهر و محبت شما كه از خبر سلامتی بوده بدستم رسيده و خيلی خوشحال شدم. پدر جان و مادر عزيزم ناراحت و نگران نباشيد، چون جای ما خوب و حالم خوب است برايمان دعا كنيد كه هرچه زودتر پيروز شويم.»

پیروز خواهیم شد

شهید«شعبانعلی احمدی» در نامه‌ای خطاب به خانواده‌اش نوشت: «هميشه به فكر شما هستم تا مرگم فرا رسد. ترس توی دلتان راه ندهيد، پيروز می‌شويم صدام كه سهل است با امپرياليسم هم می‌جنگيم.»

نامهِ یک سرباز: تا خون در رگ داريم بايد جلوی ظالمان بایستیم

شهید«شعبانعلی احمدی» در نامه‌ای خطاب به مادرش نوشت: «مادر مهربان، من مي‌دانم كه دوري از خانواده درد زيادي است و جدائي بسيار سخت است اما چه بايد كرد بايد در مقابل اين خارجيان و متجاوزين ايستاد و تا خون در رگ داريم بايد جلوي اين صداميان بايستيم تا دین مبين اسلام در سراسرگيتي و تمام جهان رواج دهيم.»

بُرشی از کتاب «حمیدرضا»|صبر و مصیبت‌های زینبی

در قسمتی از کتاب "حمیدرضا" که حاوی عاشقانه ‌های خواهر شهید حمیدرضا زمان زاده است، می‌خوانید: «مصائب حضرت زینب سلام الله علیها را جلوی چشمم مجسم می‌کردم. اما برایم خیلی سخت بود. خود را در برابر عظمت صبر و مصیبت‌های زینب کبری سلام الله علیها ذره‌ای کنم که چه عرض کنم، هیچ می‌دیدم.»

بُرشی از کتاب «حمیدرضا»| باب شهادت

در قسمتی از کتاب "حمیدرضا" که حاوی عاشقانه ‌های خواهر شهید حمیدرضا زمان زاده است، می‌خوانید: «همیشه دوستانش گفتند: در بهشت را بسته بودند اما حمیدرضا زمان‌زاده خودش را به زور داخل بهشت کرد.»

بُرشی از کتاب «اکیپ حاج هادی»| نگاه آخر

در قسمتی از کتاب "اکیپ حاج هادی" به قلم نویسنده مرحوم جعفر كاظمی بيش از يكصد و هشتاد خاطره از ايثارگران جهاد پشتيبانی ورامين را به بيانی شيوا و جذاب همراه با تصاوير به رشته تحرير كشيده است، در ادامه «محبوبه صدیقی ‌نکو» روایتی بیان کرده است که می‌خوانید: «روزی که می‌خواست برود، فقط من و مادرم تو خانه بودیم. ساکش را برداشت و از زیر قرآن و آبی که مادر گرفته بود، سه بار رد شد. لحظه آخر که می‌خواست از ایوان خانه خارج شود، کمی ایستاد و لحظاتی به من و مادر و فضای آن نگاه کرد.»
طراحی و تولید: ایران سامانه