کتابخوانی - صفحه 11

آخرین اخبار:
کتابخوانی

تیزر کتابخوانی تصویری «دیدارهای ناتمام» / بخش دوم

تیزر کتابخوانی تصویری «دیدارهای ناتمام» ؛ زندگینامه سرلشکر شهید ابراهیم خانی را در ادامه مشاهده می کنید.

تیزر کتابخوانی تصویری «دیدارهای ناتمام» / بخش اول

تیزر کتابخوانی تصویری «دیدارهای ناتمام» ؛ زندگینامه سرلشکر شهید ابراهیم خانی را در ادامه مشاهده می کنید.
نویسنده: سرکار خانم فرزانه نعیمی

مرد کوچک/داستان فارسی

پارسا کمی فکر کرد و گفت: نه به دایی رضا می گی فردا بیاد دنبالم؟ مادر گفت دایی رضا؟ پارسا گفت: آره تا جمال ببینه یک مرد اومده دنبالم. مادر خنده ای کرد و گفت: مگه خودت مرد نیستی؟ پارسا بغض کر د وگفت: بابای جمال هرروز میاد دنبالش، هرکس اون رو اذیت کنه به باباش می گه.
در طلیعه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران

کتاب فاخر مهرنگاران رونمایی شد

از کتاب مهر نگاران حاوی خاطرات جانبازان بالای 50 درصد شهرستان دامغان با حضور امام جمعه، دادستان عمومی و انقلاب، رئیس دفتر نماینده، جانشین فرمانده سپاه، رئیس پلیس پیشگیری فرماندهی انتظامی، رئیس و جمعی از اعضای شورای اسلامی شهر، رئیس بنیاد شهید و امور ایثار گران، روحانیت و خانواده معظم جانبازان به میزبانی تالار همایش های اداره بهزیستی دامغان برگزار شد.
نویسنده: آقای محمد مهدی عبدالله زاده

آیین رونمایی از کتاب فاخر مهرنگاران

آیین رونمایی از کتاب فاخر مهرنگاران با موضوع خاطرات جانبازان بالای 50 درصد شهرستان دامغان، دوشنبه 1397/11/15 در سالن همایش اداره بهزیستی شهرستان دامغان برگزار می گردد.
گردآورنده: سرکار خانم محبوبه صادقی

یلدای کویر/خاطرات سردار شهید محمد علی مشهد

محمد علی دفترچه کوچکی از جیبش بیرون آورد و شروع کرد به خواندن درد و دل هایی که با دختر کوچکش داشت. می گفت: شاید گوشه ای از درد های تو رو نتونستم ساکت کنم، تو باید زینبوار صبر کنی...!
معرفی کتاب؛

«هفت سین‌های بی بابا»؛ خاطرات سردار شهید حسین عربعامری

کتاب «هفت سین‌های بی بابا» به قلم طیبه جعفری، خاطرات خاطرات سردار شهید «حسین عربعامری» است.
گردآورندگان: سر کارخانم ها طیبه جعفری - اشرف سها

کتاب نوازشگران جان (دفتر ششم) داستان ایثار و شهادت

روزهای بیخبری از پی هم می گذشت . تا روزی که یکی از همسایه ها خبر آمدنش را به من داد . سر از پا نمیشناختن با پای برهنه به پیشوازش رفتم او را در آغوش کشیدم . موهایش را نوازش کردم ....

پشت تپه‌های ماهور(2)/فصل اول

قطار دودوکنان جلو می‌رفت و گاه و بی‌گاه زوزه می‌کشید. توی سالن ایستاده ‌بودم و دست‌گیره‌ی بغل پنجره را سفت چسبیده‌ بودم.......
قسمت اول خاطرات شهید «احمد فیروزبخت»

لذت کتاب‌خوانی در خاطرات شهید «احمد فیروزبخت»

دوست شهید «احمد فیروزبخت» نقل می‌کند: «همیشه کتاب‌ها را صحیح و سالم برمی‌گرداند و می‌گفت: هرچه بیشتر از این کتاب‌ها می‌خونم، بیشتر مشتاق می‌شم.»
گردآورندگان: سرکار خانم ها هاجر رهایی، زری خطیبی فر، ربابه خطیبی فر، زهرا خالصی

نوازشگران جان (دفتر چهارم) داستان های ایثار و شهادت

در حالی که ؛ به شدت می خندید ، گفت : تو با آب انار وضوگرفتی . از تعجب ، چشمهایم گرد شده بود . گفتم رمضانعلی ! من با آب وضو گرفتم . با آب . در حالی که ؛ بر شدت خنده اش افزوده شده بود ، گفت : حجت ! توا سم این روستا را می دانی چیست ؟ گفتم : خوب آره روستای انار . گفت: مگه تو با آب این روستا وضو نگرفتی ؟ گفتم : بله دو بار گفت : خوب ، حالا دیدی تو با آب انار وضو گرفتی . من تازه متوجه منظورش شده بودم با او شروع به خندیدن کردم
گردآورندگان: سرکار خانم ها مریم طنانی، فاطمه نوروزیان، فاطمه بختیاری، معصومه نوروزیان

نوازشگران جان (دفتر سوم) داستان های ایثار و شهادت

می خواستند برایش دستی بالا بزنن. ولی قدرت الله نمی پذیرفت. او می گفت: این شیطونه. ما را برای خالی کردن جبهه وسوسه می کنه. نباید گولش را بخوریم. هر جا که قسمت باشه، خدا خودش درست می کنه.
گردآورنده: محمد علی غریب شائیان

نوازشگران جان (دفتر دوم) داستان های ایثار و شهادت

در یک آن صدای عمو در گوشم پیچید . به دنبال صدا می گشتم . ناگهان چند نفر زخمی دیدم . با عجله خودم را به آن ها رساندم . عمو لبخندی بر لب داشت . مرا تنها رها کرد و خود به سوی آسمان ها پر کشید .
گردآورنده: محمد علی غریب شائیان

نوازشگران جان (دفتر اول) داستان های ایثار و شهادت

مسعود ، ساجد اسکندری را بالای سر خود دید . با نگاه خسته اش لبخندی زد . ساجد روی هر دو پا نشست . خیلی عجله داشت رزمندگان در حال پیشروی بودند . او باید به دیگر رزمندگان می پیوست . از طرفی هم نیمتوانست مسعود را با چنین حالی رها سازد . بند پوتینش را باز کرد و آن را محکم به رگ بالای محلی که تیر خورده بود بست ، به مسعود گفت : « همین جا بمان ، الان بچه های امداد از راه می رسند .
نویسندگان سر کار خانم ها سمیرا ثباتی مقدم، راضیه دخانیان و فاطمه طاهریان

معرفی کتاب «نه داستان»؛ داستان هایی با موضوع ایثار و شهادت

صوت قرآن رضا در فضا می پیچد : « اذا الشمس کورت . و اذا النجوم انکدرت . و اذا الجبال سیرت . و اذا العشار عطلت ... و اذا المووده سئلت . بای ذنب قتلت . » انعکاس صدا همه جا را در خود گرفته . انگار تمام بیابان با او هم نوا شده اند . تمام بیابان و هر چه در آن است : گوشت و استخوان و پلاک !
نویسنده: سرکار خانم آرزو ایمانی

می خواهم حنظله شوم؛ خاطرات شهیدان کیومرث و ایرج نوروزی

حسین بی طاقت شده بود. از روی صندلی بلند شد و به طرف میز مسئوول رفت و گفت: « آقای عزیز، مگه این اجناسی که برای مردم می آرید، توی نوبت قرار نمی دید؟».
نویسنده: سمیرا سادات امامی

«منتظر من هستند» خاطرات شهیدان شاهینی و شریف آرش

خیلی وقتها، زمانی که محمدشریف در خانه بود از فاطمه می‌خواست برایش قرآن بخواند و او با علاقۀ زیاد گوش می‌داد و خود نیز لحن زیبايی در قرائت داشت. صدای خوش محمدشریف همراه آرامشی که هنگام خواندن قرآن در صورتش موج می‌زد، هنوز هم یکی از دلنشینترین خاطرات حک شده در ذهن فاطمه و دخترش منصوره است.
یار محمد عرب عامری

«من از دیار حبیبم» خاطرات از روحانی شهید حسن رامه ای

پرسیدم: « چته؟ چرا اینقدر گرفته اي؟ » چشمانش را از زمین بر نداشت. گفت: « پرویز قدیری، علی رضا رشمه ای، محمدرضا عاشور، مجتبی مداح، تو چه میدونی اینها کی بودن؟ پرویز شهید شد، دلم به بقیه خوش بود. علیرضا رفت، هنوز دوتاشون بودن. حالا موندم تنها!

معرفی کتاب «مگی بشیون» خاطرات شهید محمدرضا خالصی

گفتم : آقا رضا ! امکانات خیلی کمه ! بچه ها مدت زیادیه تو خطن ! خسته شدن ! لطف کنین گردان ما رو عوض کنین ! . کمی با من شوخی کرد . از خط پرسید . وضعیت را توضیح دادم . منتظر جواب بودم . او مثل این که حرف مرا نشنیده ، حرف های متفرقه می زد . درخواستم را تکرار کردم . در جواب گفت : نیروهای بسیجی هیچ وقت خسته نمی شن ! روحیه آنها خیلی قوی است ! ماییم که خسته شده ایم و روحیه ماندن نداریم ! بسیجی ها را بد نام نکنید !
مولف محمد حسن معینیان

معرفی کتاب «مردان بی ادعا » زندگینامه شهیدان لاسجرد

گوشه هایی از زندگی نامه، وصایا و شرح حال مسافران عرش، جوانان بهشت و مردان بی ادعایی را بیان می کند که از دیار لاسجرد راهی ِ صحنه های نبرد شدند و به آرزوی دیرینه ی خود نایل آمدند.
طراحی و تولید: ایران سامانه