مادر شهید «محمود امی» نقل میکند: «گفتم: خیلی دعا کردم تا تو رو خواب ببینم، موقع شهید شدن خیلی درد کشیدی مادر؟ جواب داد: بهترین وقت زندگیام و تموم عمرم، همون وقت شهید شدنم بود.»
کد خبر: ۵۸۹۰۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۸
قسمت دوم خاطرات شهید «لطفالله خدر»
مادر شهید «لطفالله خدر» نقل میکند: «لطفالله از جلوی اتوبوس برگشت. گفتم: چیزی جا گذاشتی؟ سرش را پایین آورد و گفت: پیشانیام رو بوس نکردی؟ دلم لرزید. پیشانیاش را بوسیدم و برای همیشه رفت.»
کد خبر: ۵۸۳۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
دوست شهید «محمدتقی پیوندی» نقل میکند: «نشستیم توی اتاق. مادر نگاه کرد و گفت: دیشب خواب پدرش را دیدم. خبر دارم که بچهام شهید شده. دستهایش را بالا برد و گفت: خدا رو شکر! خدا میداند که من هم خدا را شکر کردم. مادر را با آمبولانس برای دیدار با پیکر بردیم. ما گریستیم و او خدا را شکر کرد.»
کد خبر: ۵۸۳۱۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۱
نوید شاهد استان مرکزی به مناسبت سالگرد شهادت شهید "نادر قاسمی"، زندگینامه ایشان را برای مخاطبین منتشر نمود که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم. مادر شهید میگوید: «شبی به خوابم آمد. من از او خیلی خواستم که مرا با خودش ببرد»؛ اما نادر گفت: «من راضی نیستم که سرپرستی امیر و فاطمه را رها کنی».
کد خبر: ۴۸۹۸۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
خاطراتی از شهید محمود عبداللهی
من که در جبهه بودم یک شب خواب دیدم که خداوند فرزند دختری به من می دهد و من اسم او را فاطمه می گذارم برای همین قبل از اینکه فرزندم متولد شود اسم او را در خواب به من گفتند برای همین فاطمه را انتخاب کردم من هم از این اسمی که برای فرزندم گذاشت ، خرسند شدم و خدا را شکر کردم
کد خبر: ۴۵۲۸۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۷
گفتگوی اختصاصی با مادر دوشهید کرمانشاهی - شهاب و سیامک حسینی؛
مادر دوشهید کرمانشاهی می گوید: به عراقی ها نزدیک بودند طوری که می شده صدای عراقی ها را بشنوند به یکباره دیده بان عراقی به سمت آنها خمپاره ای پرتاب می کند و دو فرزندم همان جا و دست در دست هم به شهادت می رسند.
کد خبر: ۴۵۰۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۷
گفتگو با مادر شهید محمد سعید جعفری؛
می دانستم که این راه را انتخاب کرده بود. در همان لحظات دیگران به من گفتند ما گفتیم الان شما چه می کنید- مظورشان مویه کردن و زبان گرفتن های مرسوم در میان مادران عزادار بود گفتم من می دانستم که این راه مقدس به شهادت ختم می شود. سعید هم می دانست و فقط دنبال همین آخر و عاقبت می گشت. الحمد الله موفق هم شد .
کد خبر: ۴۴۹۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۷
به بهانه سالگرد بازگشت پیکر دو برادر شهید دلاوریان
مانده علي دلاوریان در تاريخ 1334/4/1 در شهرستان آران و بيدگل ، در خانوادهاي مذهبي و از طبقه متوسط جامعه چشم به جهان گشود.در سال 1357 یعنی اوايل ازدواج ، شهيد خوابي ميبينند كه به اتّفاق همسرش در باغي زيبا بودند كه ناگهان سرِ دو پسر بچّه را كه بريده بودند ، ميبينند. تعبير اين خواب به گفتة يكي از روحانیّوين اين بود كه داراي دو پسر خواهيد شد و خود ايشان هم شهيد ميشوند و اين خواب در سال 1358 و 1360 با تولّد پسرهايشان و سال 1362 با شهادت ایشان تعبير شد.
کد خبر: ۴۴۱۵۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱
امام و شهدا
پدر معزز شهید نقل می کند که از امام (ره) سئوال کردم که این جمعیت چه کسانی هستند؟ امام (ره) فرمود: «اینها شهدا هستند». گفتم: «من پسری داشتم بنام حسین، اینجا نیست؟». گفت: «چرا» و با دست او را به من نشان داد.
کد خبر: ۴۲۹۵۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۱۲
حماسه سازان دولاب (خاطره)
بابــا را در خــواب دیــدم، امــا هرچــه او را صــدا زدم جوابــم را نــداد، دوســت داشــتم بــا او حــرف بزنــم، امــا رفــت. ...
کد خبر: ۴۲۳۹۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۱
شهید در یکی از خاطرات خود چنین می نویسد؛
در عالم رویا دیدم که در مناطق جنگی دچار حمله هوائی دشمن متجاوز شدم، خوشبختانه هیچ ضرر جانی به هیچیک از رزمندگان نرسید، بجز منجر به متلاشی شدن 2 الی 3 تانک شد ولی با اینکه حمله را دیدم، هیچگونه ترس به دل راه ندادم ...
کد خبر: ۴۱۳۸۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵