قسمت اول خاطرات شهید «علیرضا صباغی»
مادر شهید «علیرضا صباغی» نقل میکند: «با یک پلاستیک بستنی از سرکار برگشت. از همان سر کوچه شروع کرده بود به تقسیم کردن و میگفت: شیرینی دیپلمه. دعا کنین انقلاب پیروز بشه اونوقت شیرینی خوردن داره. همهتون مهمون من.»