شهید «حسین رضایی» در وصیتنامه خود نوشته است: شب گذشته خواب شهادتم را دیده ام و در این عملیات شهید می شوم، یک نوار کاست از حاج صادق آهنگران روی ضبط ماشین هست که خیلی آن را دوست دارم. وصیتم به شما این است که بعد از شهادتم، این نوار کاست را ببری و در حجله ای که برایم برپا می کنند پخش کنی.
شهید «رضا زینی وند» در وصیتنامه خود نوشته است: اگر چه دنيا زيبا و دوست داشتنی است و آدم را به طرف خودش میكشد، اما خانه پاداش الهی خيلی از دنيا زيباتر و خيلی بالاتر و با ارزشتر است.
خاطراتی از زندگی شهید «امیر حسین پاپی چشمه» به روایت مادرش؛
مادر شهید «امیرحسین پاپی چشمه» می گوید: یکی از نارنجک ها هنگام آموزش در شرف انفجار قرار گرفته که امیرحسین به لحاظ آموختن درس فداکاری و گذشت و ایثار جان در راه خدا که از برادرش هوشنگ یاد گرفته بود، خودش را بر روی آن نارنجک پرتاپ می کند تا آسیبی به دیگر بسیجی ها وارد نشود.
خاطرات شهید «نیازعلی گلخاتونبانی» به نقل از همرزم شهید؛
همرزم شهید «نیازعلی گلخاتونبانی» می گوید: قبل از آغاز عملیات نیازعلی خواب دسده بود خودش و سه نفر از همرزمانش شهید شده اند. وقتی عملیات آغاز شد هر چهار نفر آنها به شهادت رسیدند.
همرزم شهید «مسلم رضایی» میگوید: تانک از روبرو به سمت ما می آمد. له شدن و مرگ در پیش روی خویش متصور نمودیم. لحظات به سرعت می گذشت و تصمیم گرفته شده با زندگی و مرگ ما ارتباط داشت.
خاطرات شهید «اسماعیل هادیان» به نقل از همرزم شهید؛
همرزم شهید «اسماعیل هادیان» میگوید: اسماعیل با نماز اول وقت انسی جاودانه گرفت و در سایه نماز اول وقت اسماعیلوار به قربانگاه رفت و به آرزوی دیرینهاش که شهادت بود دست یافت.
شهید «سیدمصطفی میرشاکی» به یاد برادرش شهید «سیدجواد میرشاکی» نوشت: روزها از پی هم ميگذرند و فراموش میشوند اما ای برادركم ای كه تو را از همه چيز غير از هدفم بيشتر دوست دارم. هیچ چیزی تو را از ياد من بيرون نمي برد.
شهید «محسن هاشمی» در منطقه عملیاتی صورکوه گلولهای به قلبش اصابت کرد و با گفتن «یاحسین» بر زمین میافتد و به همرزمانش میگوید چشمان و دهان مرا ببندید و بعد از جاری شدن شهادتین به آرزوی دیرینهاش «قرب الی الله» میرسد.
خاطرات شهید «شهمراد ابدالی چراغ» به نقل از فرزندش؛
فرزند شهید «شهمراد ابدالی چراغ» در بیان خاطرات پدرش می گوید: پدرم زمانی که به جبهه رفت یک نوار کاست به مادرم داد که آن را نگه دارد. بعد از شهادتش متوجه شدیم که وصیتنامه خود را روی آن ضبط کرده و تنها یادگار پدرم بود.
مهدی نیک پی در دلنوشتهای خطاب به پدر شهیدش نوشته است: «عزیزترینم پدر نازنینم دلگیر رنجهای من نباش، در پس تمام بغضها و هق هقهای دلتنگیام، هنوز برای من زندهای، همین جا کنار من نشستهای.»
شهید «یداله میرزایی» دوازدهم آذر ۱۳۲۷، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. بیست و سوم بهمنماه ۱۳۵۷، در زادگاهش هنگام تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد.