مادر شهيد
فرزند ش را میهمان خانه شان می دانست.این حس همیشه با او بود ؛ از بدو تولدش.گاهی دراثنای خلوتهایش به خود نهیب می زد ؛که چرا او را بیشتر از دیگر فرزند انش دوست دارد،اما جواب همیشه همانی بود که بر قلبش حکمرانی می کرد.او برایش عزیزتر بود ؛چون خدا برای فرزند ش بیشتر از هر چیزی عزیز بود.خدا همه زندگی پسرش بود.همه زندگی ۱۷ ساله اش…