شهيد منصور موسوي:
به ياري خدا به جبهه رفتم بعد از چند ماهي نگذشته بود كه خبري ديگر آن به اسارت در آمدن پسردايي ام به دست صداميان زمان كه اين خبر را شنيدم بينهايت ناراحت شدم چاره اي جز صبر نداشتم به خودم دلداري مي دادم تا بتوانم با روحيه اي خوب بجنگم تا بتوانم خدمت كوچكي به ميهن عزيزم کرده باشم.