«سیدهمهریسادات حسینی» از نایب الشهدا استان البرز در راهپیمایی اربعین نوشت: «یکی از مهمترین ویژگیهای پیاده روی اربعین آن است که افراد پس از اربعین احساس تغییر و دگرگونی در روحیه و اخلاق می کنند. گویی دنیا برایشان جز دوستی و مودت با همنوع معنایی ندارد.»
«سردارحاج حمید پارسا» از رزمندگان دوران دفاع مقدس است. او در دلنوشته ای مینگارد: «تو فقط یکبار آمدی و حسینی شدی و در عاشورایت قاسم وار به شهادت رسیدی، در شب عاشورای سال ۶۱ هجری جمعی از اصحاب و یاران و بنی هاشم در خیمه گاه با آن حضرت عهد وفاداری و ایستادگی بستند و فردا همگی در رکاب حضرت به شهادت رسیدند.»
شهیدسیدعلی نقی حسینی پنجكی از شهدای دوران دفاع مقدس است. در روایت از او آمده است: «سر سیدعلی نقی را بریده و بر سر نیزه كنند و برای خود بساط شادمانی و جشن فراهم كنند، اما با مقاومت و درگیری، بچهها توانستند پیكر شهید سیدعلی نقی را تحویل بگیرند.»
«شهیدعلیرضا آملی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. از او روایت شده است: «در عملیاتهای فكه، پیچانگیزه، كربلای1 و2 از طرف فرمانده لشكر سیدالشهدا(ع) به عنوان بهترین مسئول گروهان معرفی شد.»
آیین برگزاری میهمانی لالهها در نخستین روز از هفته دفاع مقدس با حضور مسئولان و جامعه ایثارگری برای تجدید میثاق با شهدا و امامین انقلاب در کرج برگزار می شود.
سردار شهید «شعبان نصیری» از شهدای مدافع حرم است. او در مورد مقام و جایگاه شهید میگوید: «ناراحتی برای کسی که شهید می شود معنایی ندارد چون شهید وارد یک فضای لایتناهی میشود.»
شهید «علیرضا آملی» از فرماندهان شهید دوران دفاع مقدس است. نوید شاهد البرز در سالگرد ولادت این شهید گرانقدر تفحصی به زندگینامه، وصیت نامه، خاطرات و اسناد این شهید داشته است.
برگزاری عملیات کربلای یک به همراه بازسازی آزادی مهران، چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه تا سهشنبه ۵ مهرماه در پارک بهشت واقع در فردیس، جاده ملارد، بلوار طالقانی برگزار میشود.
در گفتگو با دو نایب الشهید در پیادهروی اربعین مطرح شد:
«محسن موسیوند» از زائران کربلای حسینی در اربعین امسال ضمن بیان اینکه به نیابت از شهدا به این سفر آمده است، بیان میکند: «چرا که رزمندگان دوران دفاع مقدس جان بر کف دست داشتند و شعارشان در همه عملیاتها کربلا ما داریم میآییم، بود.»
"نسرین ژولایی" نویسنده و عضو تشکل راویان ایثار در سفر به کربلا و شرکت در راهپیمایی اربعین چنین نوشت: «یاد شهدا آنقدر بزرگ بود که در قاب ها جانمی شد. رد نگاهشان در گلویم و در تک تک شنهای کویر پرندههایی می شد که هر لحظه بامن بودند، در ثانیه ثانیهی این سفر کربلایی.
«شهیدعبدالزّهرا سخراوی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشته است: «بدانید که ما کورکورانه حرکت نمیکنیم، راه برایمان روشن است و راه سعادت و نیکبختی را جهاد میدانیم.»
«شهیدمسعود ساوهئی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامه اش نوشته است: «به خواهرانم بگویيد؛ مبادا بر من بگريند. تنها خواهشى كه دارم اين است كه با حجاب خوب خود، مشت محكمى بر دهان كافران و ابرجنايتكاران بکوبید.»
شهید «علیرضا سامانیپور» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشته است: «از شما میخواهم که برای من گریه نکنید چون با این کار دشمن را خوشحال میکنید.»
شهید«حمیدرضا زند» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت نامه اش نوشته است: «مادرجان! باید ببخشید که من شمارا اذیّت کردم مرا حلال کن. من که به این جبهه آمده ام برای چه آمدهام؟ برای اسلام و خاک وطنم.»
سرود سلام فرمانده با اجرای دوزبانه (زبان فارسی و زبان عربی) و زنده گروه سرود اسوه در موکب آستان مقدس امامزاده طاهر (ع) در دوشنبه شب در ابتدای طریق نجف به کربلا خوانده شد.
«نسرین ژولایی» از راویان ایثار استان البرز و خبرنگار افتخاری نوید شاهد البرز در مسیر پیادهروی اربعین از زائران میپرسد که زیارت کربلا را مدیون چه کسی هستید؟ پاسخ آنها را در ویدئو ببینید.
شهید«عمادالدین زبيری امجريده» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشته است: «براى پيشبرداسلام كار كنيد و از كسى غيرخدا نترسيد و بدانيدكه خدا هميشه دركمين گناهكاران است.»
شهید«حسین رهساز» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشته است: «باید حرکت انقلاب بهدست شخصی باشد که با درد بزرگ شده و با درد آشناست و با مشکلات انقلاب و اسلام مواجه بوده است که بتواند آیندهی انقلاب، این فرزندان پاک انقلاب و پدران و مادران فردای انقلاب را تداوم بخشد.»
«امیر خراسانی» یکی از زوار اربعین حسینی بیان میکند: «وحدت و همدلی که در سایه زیارت امام حسین (ع) در اربعین اتفاق میافتد، همان توصیه شهدا در وصایای آنهاست که مکرر ما را به وحدت بین مسلمین سفارش میکردند.»
مادر شهید «ابراهیم اسمی» از شهدای مدافع حرم روایت می کند: «بچه ها که می روند بیرون کمی که دیر می کنند من نگرانشان میشوم اما ابراهیم که سر کار میرفت، نصف قلب من باهاش میرفت ولی به بچه ها نمی گفتم، تو دل خودم نگه میداشتم.»