خاطرات شفاهی - صفحه 9

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات شفاهی
گفتگوی تصویری با برادر شهید ترور «نصرالله والایی»
«هوشنگ والایی» می‌گوید: نصرالله، سرباز نیروی انتظامی بود در حین خدمت دانشکده افسری قبول می‌شود چند سال آنجا درس ‌خواند، سپس او را به ایرانشهر اعزام می‌کنند با خیلی از اشرار ‌درگیر شده بود تا اینکه به دست آنها اسیر شد و او را در پاکستان به شهادت رساندند.
کد خبر: ۵۵۶۸۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰

جانباز گرانقدر ۷۰ درصد «عباس عباس پور» در اسفندماه سال ۶۶ عملیات والفجر ۱۰ در شاخ شمیران به درجه رفیع جانبازی نایل آمد. وی در بیان خاطره ای می گوید: وقتی امدادگر پاهایم را می‌بست، در ضمیر ناخودآگاهم احساس کردم پاهایم قطع شده است، اما دستم را نمی‌دانستم. و وقتی فهمیدم دستم هم قطع شده خندیدم. ادامه این خاطره در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶

خاطره‌نگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «جواد علی عسکری» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت می‌کند: «هنگامی که مجروح شدم سربازان سودانی برای اینکه از مرگم مطمئن شوند سرم را محکم به زمین می‌کوبیدند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۶۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴

خاطرات شفاهی جانبازان دفاع مقدس؛
جانباز 70 درصد «عزت الله شریفی» در خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: «ما در طول دفاع مقدس بسیار شهید داده‌ایم، از بسیجیان جان برکف تا سپاهیان همیشه قهرمان و ارتش همیشه پیروز، تا این کشور امنیت خود را به دست آورد و دست هیچ متجاوزی به میهن اسلامی ما نرسد.»
کد خبر: ۵۵۶۴۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶

خاطرات شفاهی جانبازان دفاع مقدس؛
جانباز 70 درصد «سعید فرهادی هزاوه» در خاطراتی از دوران دفاع مقدس بیان کرد: «مردم در آن دوران از نان شب خود به جبهه‌‎ها می‌دادند و همه از هر آنچه که داشتند برای کمک به جبهه دریغ نمی‌کردند و همه با هم وحدت داشتند.»
کد خبر: ۵۵۶۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۷

«بهزاد سلیمانی» جانباز 70 درصد که در 15 مرداد 1367 و بعد از پذیرش قطعنامه در عملیات مرصاد و مقابله با حمله منافقین از ناحیه گیجگاهی به درجه جانبازی نائل می‌شود و به مدت دو ماه در بیهوشی کامل بوده است.
کد خبر: ۵۵۶۴۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «مصطفی اسداللهی» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «من خودم او را راهی جبهه کردم. بعد از دوره آموزشی‌اش به من گفت اگر من و امثال من به جبهه نرویم، صدام همه شهر های ایران را خواهد گرفت و این وظیفه من است تا در خط مقدم جبهه با آنها بجنگم.»
کد خبر: ۵۵۶۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «خدامراد اسفندانی» در این کلیپ کوتاه از خاطرات کودکی فرزند شهیدش برایمان می‌گوید و به یاد می‌آورد که برای کودکش را در کنار دار قالی لالایی می‌گفته است؛ که شما مخاطبین گرامی را دعوت به دیدن این لالایی سوزناک مادر می‌کنیم.
کد خبر: ۵۵۶۴۲۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «آیت الله کریمی‌پور» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «آیت‌الله از کودکی فردی باتقوا بود و در همه مراسم مذهبی شرکت می‌کرد. خدارو شکر می‌کنم که فرزندم به آرزوی قلبی خود رسید و باعث سربلندی من شد.»
کد خبر: ۵۵۶۴۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «محمود گچکار» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «روزی که میخواست به جبهه برود به او گفتم محمود جان زود به زود به مرخصی بیا دلم برایت تنگ می‌شود و او در پاسخ گفت؛ مادر هر وقت دلتنگ من شدی به عکس امام خمینی نگاه کن»
کد خبر: ۵۵۶۴۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵

خاطرات شفاهی مادر شهید «محمد اسلامی»
مادر شهید «محمد اسلامی» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «محمد از کودکی پسری سربه زیر و آرام بود و تکالیف مذهبی‌اش را کامل انجام می‌داد. در دوران انقلاب شب‌ها به گشت شبانه می‌رفت و زمانی هم که جنگ شد داوطلبانه به جبهه رفت تا از وطنش دفاع کند.»
کد خبر: ۵۵۶۴۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صفرعلی ربیعی پدر شهیدان "محمدعلی و محمدرضا ربیعی" در خاطره از فرزندان شهیدش گفت: «محمدعلی چند سالی مفقود الاثر بود و من بسیار دلتنگ دیدار او بودم ، روزی که قصد صفر کربلا را داشتم به من خبر دادند محمدعلی را آورده اند. وقتی به بنیاد شهید رفتم و چند قطعه استخوان پسرم را دیدم دلم آرام گرفت و همانجا نماز شکر به جا آوردم و 40 روز بعد از آن راهی زیارت امام حسین (ع) شدم.»
کد خبر: ۵۵۶۴۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۹

خاطره‌نگاری والدین شهدا
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با مادر و همسر شهید بزرگوار «علی اکبر دانشی کهن» به مصاحبه پرداخته است. همسر این شهید بزرگوار چنین روایت می‌کند: «همسرم قبل از شهادت به من وصیت کرد بعد پس از شهادت لباس رزم را از تنم بیرون بیاورید و لباس پاسداری به تنم کنید که برگ سبزی است در دستان من در محضر خدا.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۶۴۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۳

گفتگوی تصویری با همسر شهید «سیروس سلطانیان»
«پروین فرهنگیان» می‌گوید: زمان کوتاهی با شهید زندگی کردم اما انگار صد سال با ایشان بودم. خوبی‌هایش برایم ماندگار است و هیچگاه فراموش نخواهم‌ کرد و با یادش زنده‌ام و حالم خوب است.
کد خبر: ۵۵۶۳۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۳۱

خاطره‌نگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «حسن بمانی» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت می‌کند: «هنگام ورود به اردوگاه اسارت به ما خوش آمدگویی می کردند و بی هوا چنان سیلی محکمی به ما می زدند که محال بود به زمین نخوریم.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۶۲۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «مؤمنی» می گوید: «پسرم همیشه آرزوی شهادت داشت و خوشحال در راه اسلام جان خود را از دست داد، بارها می گفت پایان زندگی مرگ است، پس چه بهتر با شهادت که بهترین مرگ است برویم.» در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۶۱۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۸

گفتگوی تصویری با همسر شهید «حیات بزه‌کار»
«ثریا حیدری» می‌گوید: عموی من، فرمانده شهید بود و از طریق ایشان ما با هم آشنا شدیم. یکی از مواردی که من حیات را برای ادامه زندگی انتخاب کردم مؤمن و با خدا بودنش بود.
کد خبر: ۵۵۶۱۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۸

خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛
همسر و مادر شهیدان «ملکی» می گوید: وقتی پسر بزرگم «عباس» شهید شد ما هر روز سر مزارش می رفتیم و پدر با حسرت به فرزند می گفت خوش به حالت برای جایگاهت دعا کن و مرا بطلب و سرانجام پدر عباس به همراه پسرم باقر که آرزوی ادامه راه برادر داشت در بمباران هوایی مناطق مسکونی به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۶۱۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷

پدر شهید بلبلی نیا:
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با والدین شهید بزرگوار «ایوب بلبلی نیا» به مصاحبه پرداخته است. پدر این شهید بزرگوار چنین روایت می‌کند: «آخرین بار که فرزندم قصد اعزام به جبهه های جنگ را داشت، مادرش لباس رزم را بر تنش کرد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۶۰۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۵

گفتگوی تصویری با همسر شهید «حمیدرضا نظری»
«بتول محمدی لعل آبادی» می‌گوید: حمیدرضا بسیار مهربان و دلسوز بود، مدت کمی با هم زندگی کردیم، همیشه می‌گفت: من شهید می‌شوم و فرزندمان را نمی‌بینم، همین طور هم شد.
کد خبر: ۵۵۶۰۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴