نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شفاهی
شهرستان بهاباد؛
نماهنگ اسوه های صبر، پشت صحنه ثبت و ضبط خاطرات شفاهی والدین معزز شهدای دفاع مقدس می باشد. این نماهنگ توسط مرکز اسناد و انتشارت معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد در شهرستان بهاباد تهیه شده‌است. نوید شاهد یزد شما را به دیدن این نماهنگ دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۴۱۶۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۹

مصاحبه با همسر شهید مدافع سلامت؛
همسر شهید «منصور جاوید پور» از شهدای مدافع سلامت استان ایلام می‌گوید: کادر بیمارستان با وجود اینکه می‌دانستند دست در گریبان با مرگ هستند رسالتشان را رها نمی‌کردند و به نظر من بالاترین هویت ماندگار برای هر انسانی، شهادت است. در ادامه مصاحبه تصویری با همسر گرانقدر این شهید والامقام منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۴۱۵۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۷

خاطرات شفاهی پدران شهدا
ولی‌الله معصومی پدر شهید «جواد معصومی» می‌گوید: «با شروع جنگ تحمیلی از سوی ارتش به جبهه اعزام شدم. بودن من در جبهه انگیزه‌ای برای حضور جواد در جبهه نیز شد. 3 ماه برای حضور در خدمت سربازی‌اش مانده بود که به دفتر ثبت نام مراجعه کرد ولی پذیرفته نشد. هر چه من اصرار می کردم که درسش را بخواند و من در جبهه حضور دارم و نیازی به حضور او نیست ولی قبول نمی کرد و می‌گفت: دفاع از کشور یک تکلیف است.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۴۱۵۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۷

گفتگو با مادر شهید مدافع امنیت وطن/ قسمت دوم
در این کلیپ مادر شهید «ایرج کِنشلو» نقل می‌کند: «در زمانی که ناراحت هستم ایرج به خوابم می‌آید و من را دلداری می‌دهد و می‌گوید: مادر از من راضی باش که وظیفه‌ام را در قبال خاک و وطنم انجام دادم.»
کد خبر: ۵۴۱۵۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۷

پدر شهید «سعید برندگی» با بیان اینکه سعید در فاو به شهادت رسید، گفت: وقتی پیکر پسرم را دیدم نشناختم.
کد خبر: ۵۴۱۵۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «بساط سعدی» از شهدای سرباز استان ایلام است که شهریورماه 1366 در قلاویزان مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید سعدی می گوید: پسرم بساط درس خوان بود ولی آرزوی شهادت هم داشت، یک هفته بعد از شهادتش نتیجه قبولی اش در دانشگاه تربیت معلم اعلام شد. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۴۱۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۵

گفتگو با همسر شهید «یزدانبخش بختیاری»؛
همسر شهید «یزدانبخش بختیاری»، در بیان خاطراتی می گوید: از خداوند جز شهادت هیچ چیزی را طلب نمی کرد. به مادرش در یک وصیت نامه یادآور شده بود که مادرم! من راه برادرم داوود را ادامه می دهم همانطور که در شهادت او صبوری کردی برای شهادت من هم صبور باش.
کد خبر: ۵۴۱۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۴

خاطرات شفاهی مادران شهدا
فاطمه کریمی مادر شهید «جواد کریمی‌آهویی» می‌گوید: «جواد شبها بیدار می‌شد و نماز می‌خواند. یادم می‌آید شبی بیدارم شدم و متوجه شدم که جواد در حال نماز خواندن است از او پرسیدم نماز شب می‌خوانی؟ مکثی کرد و گفت: نمازهای قضایم را می‌خوانم. تعجب کردم جواد سنی نداشت که نماز نخوانده داشته باشد چیزی نگفتم و به اتاقم برگشتم. فردای آن روز ماجرا را به همسرم گفتم: ایشان که از موضوع با خبر بود، گفت: مدتی است که جواد شبها بیدار می‌شود و نماز شب می‌خواند ولی دوست ندارد کسی بداند.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۴۱۴۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۲

گفتگو با والدین شهید محمدرضا فوادیان
در این کلیپ والدین گرامی این شهید گران‌قدر نقل می‌کنند: «او همیشه به نماز اول وقت اهمیت می‌داد. بسیار زحمتکش و احترام خاصی برای والدینش قائل بود. خداوند او را گلچین کرد.»
کد خبر: ۵۴۱۳۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۲

خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛
شهید «ماشاالله دشتی پور» زمان انقلاب نوجوانی پرشور و انقلابی بود و همراه دیگر برادران در تظاهرات علیه رژیم شرکت فعالی داشت و با وجود تهدیدات نیروهای گارد شاهنشاهی هیچ وقت سنگر مسجد را خالی نگذاشت و با صدای خوش اذانش مردم محله را برای اقامه نماز به سوی مسجد مجل فرا می خواند.
کد خبر: ۵۴۱۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۲

گفتگوی تصویری با همسر شهید«صادق میرزایی»؛
همسر شهید«صادق میرزایی» در بیان خاطراتی می گوید: در راه رسیدن به خانه مادر هسرم بودم نگران و آشفته بودم با خودم نذر می کردم که صادق سالم باشد همین که به کوچه رسیدیم چند نفر با لباس مشکی به استقبالم آمدند و باصدای بلند گفتند « یا حسین» آنجا بود که متوجه شهادتش شدم.
کد خبر: ۵۴۱۳۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۱

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «خسرو کاکاوند» می گوید: پسر من به هیچ کس ظلم نمی کرد، بدی از او ندیدم و از پسرم راضی هستم. از خدا می خواهم دستش را از دست حضرت فاطمه «س» جدا نکند.
کد خبر: ۵۴۱۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۰

گفتگو با مادر شهید مصطفی فدائی
در این کلیپ مادر شهید «مصطفی فدائی» نقل می‌کند: «مصطفی در نامه‌اش نوشت: من برای آرامش شما و مردم کشورم، سختی‌ها و دوری از خانواده را تحمل و مقابل فساد می‌ایستم.»
کد خبر: ۵۴۱۲۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۰

گفتگوی تصویری با همسر شهید«علی اکبر ایزدی»؛
همسر شهید«علی اکبر ایزدی»، در بخشی از خاطرات می گوید: نزدیک به 40 روز در خط مقدم دلسوزانه حضور داشت و 10 روز به مرخصی می‌آمد. اکثر عملیات‌ها را فرماندهی می کرد به یاد دارم که داوطلبانه فرماندهی احداث پُل مجنون را به عهده گرفت.
کد خبر: ۵۴۱۱۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۹

گفتگو با پدر شهید مجید فخاریان
در این کلیپ پدر شهید «مجید غفوریان» نقل می‌کند: «ما قدر شهدا را نمی‌دانیم. اگر آنها نبودند نامی از اسلام باقی نمی‌ماند.»
کد خبر: ۵۴۱۱۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۷

خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛
سید عبدالله فرزند شهید «سید موسی حسینی» که پس از شهادت پدر متولد شده می گوید: آنگونه که من از خانواده شنیدم پدرم آگاهانه و آزادانه و با عشقی که به وطن داشته این راه را انتخاب کرده است. پس وظیفه ماست ادامه دهنده راهشان باشیم.
کد خبر: ۵۴۱۱۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۷

گفتگوی تصویری با همسر شهید «گودرز رضایی»؛
همسر شهید «گودرز رضایی» در بیان خاطراتی می گوید: جنگ شروع شده بود، کارخانه قند را تعطیل کردند دیدم به خانه آمده و می گوید می خواهم به جبهه بروم. گفتم؛ بچه هایمان جبهه هستند تو هم بروی ما چه می شویم؟! نگاهی به من کرد و گفت شما را به خدا می سپارم نگران نباشید.
کد خبر: ۵۴۱۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶

گفتگو با مادر شهید حمیدرضا غفوریان
در این کلیپ مادر شهید «حمیدرضا غفوریان» نقل می‌کند: «اخلاق و ایمان حمیدرضا زبانزد خاص و عام بود. من می‌دانستم او شهید می‌شود. روزی از من پرسید تفاوت مردن و شهادت چیست؟ ...»
کد خبر: ۵۴۱۰۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶

گفتگوی تصویری با همسر شهید «حسین خاطری»؛
همسر شهید «حسین خاطری» در بیان خاطراتی می‌گوید: حسین خواب بود، بالای سرش رفتم دیدم لب هایش خشک شده برایش آب آوردم و بیدارش کردم، گفت: من روزه ام، از آن روز تا به حال لب هایش خشک حسین را فراموش نمی کنم و به یادش دوشنبه ها روزه می گیرم.
کد خبر: ۵۴۰۹۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۲

خاطرات شفاهی مادران شهدا
مرضیه بختیاری مادر شهید «ایرج شرفی» می‌گوید: «زمان سربازی‌اش هنوز فرا نرسیده بود که یک روز به خانه آمد و گفت: می‌خواهم به سربازی بروم و از این طریق به جبهه خدمت کنم. شما فقط برای من دعا کنید. پدرش به من گفت: اگر شما هم راضی نباشی به سربازی می‌رود پس ناراحت نباش و با ناراحتی بدرقه‌اش نکن. فردای آن روز ایرج برای حضور در سربازی ثبت نام کرد. پس از یکسال خدمت در جبهه سومار به شهادت رسید.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۴۰۶۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۷