شهیدمحمدرضا دستواره

شهیدمحمدرضا دستواره
ابوالقاسم مطیعی، دوست شهید محمد رضا دستواره:

شهید دستواره آرزویش شهادت بود

ابوالقاسم مطیعی می گوید: او 6 سال در جبهه بود و در این مدت 17باز زخمی شد. برادرش شهید سید حسین چند ماه در جبهه بود که به شهادت رسید. محمد رضا به حال او غبطه می خورد و می گفت که من چند سال این توفیق را نداشتم بعد از 3ماه خدا این افتخار را نصیبش کرد.
محمد رضا فراهانی، همرزم شهید محمد رضا دستواره:

دستواره و آرامش در نماز/ به مروز زمان به او وابسته تر شدم

محمدرضا فراهانی می گوید: سال 62قبل از عملیات والفجر4 او را در مریوان دیدم. با هم به خانه ای رفتیم تا نماز بخوانیم. در حال اقامه نماز، دشمن آن منطقه را بمباران کرد؛ همه ما ترسیده بودیم؛ اما شهید دستواره با آرامش خاصی به خواندن نمازش ادامه می داد.
حاج مجتبي عسگري، همرزم شهيد دستواره:

آرامش خاصی در چهره اش بود

مجتبی عسگری: وقتي خبر شهادتش را شنيدم، باور كردنش برايم سخت بود. به معراج شهدا رفتم. آن روز تنها یک شهید را به آنجا آورده بودند که پیکر شهید دستواره بود. آرامش خاصی در چهره اش بود.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه