موصل

موصل
روایتی خواندنی از دختران شهید مدافع حرم «خیرالله احمدی‌فرد»

طواف به شرط شهادت

«زهرا احمدی‌فرد»، می گوید: پدرم در تمامی فیلم‌هایی که از عراق نشان می‌داد در حال خنده بود، انگار به آن ها خوش می‌گذشت. در سفر آخرشان به ما گفت: دعا کنید زنده بمانم تا تلفات بیشتری از دشمن بگیرم و ما دلمان قرص شد که بابا آرزوی شهادت نمی‌کند. بعدها از دوستانش شنیدیم که از آنها خواسته برای شهادتش دعا کنند و در حرم امیرالمؤمنین(ع) گفته بود کنار ضریح نمی‌رود مگر زمانی که شهید شود و پیکرش را دور ضریح طواف دهند.

مهاجرت به موصل

نوید شاهد - «هر بار که پرده در اثر حرکت و تکان اتوبوس کمی کنار می‌رفت زیر چشمی بیرون را نگاه می‌کردم دیدن خیابان، مغازه، مردم عادی و کلا محیط آزاد خیلی لذت‌بخش بود. دو سال بود در پشت آن سیم خاردارها جز بیابان برهوت چیزی ندیده بودم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز "صفرعلی عالی‌نژاد" از مهاجرت خود به اردوگاه موصل است که تقدیم حضورتان می‌شود.
"سیدکریم میرصناعی"؛

بعثی‌ها به‌خاطر نماز جمعه باشکوه تهران ما را کتک می‌زدند

نوید شاهد - "سیدکریم میرصناعی" آزاده سرافراز کشورمان می‌گوید: «روزی بعثی‌ها ما را بی‌دلیل کتک زدند، از یک افسر عراقی پرسیدیم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: دیروز جمعه در تهران برف و باران شدید می‌آمد و با این حال مردم زیادی در نماز جمعه شرکت کردند و بسیار باشکوهی برگزار شد، به همین خاطر شما را می‌زنند.» آنچه خواندید بخشی از گفتگو نوید شاهد سمنان با آزاده سرافراز "سیدعبدالکریم میرصناعی" است که توجه شما را به خواندن متن کامل این گفتگو جلب می‌کند.

«فلفل در موصل »؛ مجموعه خاطرات آزاده سرافراز سید عبدالکریم میرصناعی

کتاب «فلفل در موصل » به قلم محسن یعقوبی، مجموعه خاطرات آزاده سرافراز سید عبدالکریم میرصناعی از دوران هفت سال اسارت ایشان در اردوگاه موصل عراق است.
گفتگوی نوید شاهد با یک جانباز کرمانشاهی؛

جوانان جنگ تحميلي با دست خالي كشور را نجات دادند

ماشاء الله نظری - جانباز کرمانشاهی گفت: جوانان ماباید از جوانان انقلاب درس ایثار و از خودگذشتگی بگیرند آنها با دست خالی کشور را نجات و اسلام را زنده نگه داشتند و امنیت را بازگرداندند و ما این را مدیون شهدا هستیم.
‌ عبدالمجید رحمانیان در گفت‌وگویی از حال و هوای اردوگاه‌های اسرا در ماه محرم می‌گوید

یاد اباعبدالله (ع) مرهمی بر زخم‌های اسارت بود

در اردوگاه‌های موصل و تکریت مسئول فرهنگی اردوگاه بودم. به وضوح می‌دیدم که آغاز محرم ما را نجات می‌داد. ناگهان شور و نشاط مذهبی در اردوگاه حاکم می‌شد. در جبهه‌ها هم همینطور بود. در عملیات‌ها روحیه شهادت‌طلبی از نهضت عاشورا نشئت می‌گرفت

حماسه های ناگفته؛ به خاطر آسايش ديگران (11)

اسير شهيد،‌ مجتبي احمد خاني،‌ در سال 59 اسير شده بود و حدود سه سال و اندي قبل از آزادي،‌در اردوگاه شماره يك موصل به شهادت رسيد؛ يعني،‌پس از اينكه هفت سال در اسارت بود.

حماسه های ناگفته؛ يك بسيجي و اين همه دشمن! (7)

در اردوگاه موصل بوديم. معولاً‌ گاه و بيگاه اردوگاه يا يك آسايشگاه را تنبيه مي كردند. مثلاً آْسايشگاهي كه صد و پنجاه اسير در آن زندگي مي كردند، ‌دستشويي را بيست و چهار ساعت روي اين صد و پنجاه نفر مي بستند
گفتگوی اختصاصی نوید شاهد کرمانشاه در آستانه سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی؛

رنجنامه آزاده کرمانشاهی از 10 سال اسارت

در آستانه سالروز بازگشت آزادگان به مهین اسلامی، یک آزاده کرمانشاهی از رنج هایش در 10سال اسارت توام با مجروحیت گفت و از آمادگیش برای دفاع مجدد از مهین و در هر شرایط و مکانی.
انتشار همزمان با سالروز شهادت

گذری بر زندگی نامه و وصیت نامه شهيد غلامرضا عباسي

بیستم بهمن 1344، در روستای هفت خانه از توابع شهرستان کاشمر به دنیا آمد

کتاب «دلیرانه» مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم «شعبان نصیری»

معرفی کتاب «دلیرانه» جلد دوم از مجموعه کتاب های اقیانوس آرام است که بر اساس خاطراتی از شهید مدافع حرم «حاج شعبان نصیری» از شهیدان شاخص این مرزو بوم است.
نامه های اسارت آزاده شهید محمود امجدیان به خانواده "بخش چهارم"+ پوستر

به کمک خداوند اسارت من در اینجا قابل تحمل است

باقر جان! من به کمک خدا این اسارت را به طور خوبی می گذرانم. خدا را شکر می کنم. باور کنید تحمل 20 سال دیگر را ندارم.

مراسم اولین سالگرد شهادت «سردار شعبان نصیری» برگزار خواهد شد

مراسم اولین سالگرد شهادت مدافع حرم حاج شعبان نصیری روز سه شنبه 25 اردیبهشت در تالار اندیشه حوزه هنری با حضور خانواده شهید و جمعی از همرزمان وی برگزار خواهد شد.
یاد و خاطره شهدای اردوگاهای موصل گرامی داشته شد

دشمنان تنها جسم آزادگان را به بند کشیدند

اردوگاه موصل 2 که بیشتر اسرای ایرانی در بند آن را رزمندگان شرکت کننده در عملیات خیبر تشکیل می دادند، به نام اردوگاه خیبری ها شهرت یافته که در آن حدود شش هزار اسیر ایرانی نگهداری می شد.
فرازی از وصیتنامه بمناسبت سالروز شهادت + دستنوشته

سر چه باشد که نثار قدم دوست کنی؛ شهید سید جلیل حسینی

پدر، مادر،برادران و خواهر مهربانم همسر باوقارم من نیز مانند سایر برادران رزمنده با چشم باز و با اطلاع کامل و اعتقاد راسخ راه شهادت را انتخاب نمودم و می روم که یا کمک برادران همرزمم اولا کاخ فرعون عراق را واژه گون کنیم، ثانیا راه کربلا را یاد کنیم که همان مقدمه بازگشائی راه مقدس عزیز است و در این میان اگر لیاقت آن را داشتم خون ناقابلم را در راه خدا و نگهداری قرآن و لبیک به پیام امام بت شکنشان نثار گردانم، جان چه باشد که نثار قدم دوست کنی...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه