در کتاب «دانه های انار» خاطرات خودنوشت آزاده جنگ تحمیلی، حسین کرمی را می خوانید. این خاطرات، نمونه ای از خاطرات اسارت و روایتی از خیزش نسل نوخاسته انقلاب اسلامی برای بسیج و مقاومت و پیوستن به بدنه مردمی دفاع مقدس برای رزمندگی، مقاومت و ایثار است.
به یاد دارم در بیمارستان امدادگران، فرشته بدری که گروه خونش Oمنفی بود به خاطر اهدای ضروری خون به یک رزمنده، جنین چهارماهه اش را سقط کرد. هیچ وقت او و همسرش آقای اسماعیلی از این موضوع اظهار ناراحتی نکردند و نجات جان رزمنده را بر خودشان واجب می دانستند. بچه های امدادگر طالقانی هم مرتب برای نجات رزمندگان خون هدیه می کردند و هر کدام از ما در عرض شش ماه حداقل سه بار خون می دادیم.
«فرزندان ایرانیم» خاطرات خود امیریان است؛ خاطره هایی از دوره آموزش زمان جنگ. او این خاطرات را با زبان طنز نوشته؛ وقتی می گوییم طنز یعنی واقعاً طنز و نه هجو و نه هزل و نه هر چیز دیگری جز طنز.
نویسنده در این کتاب به مرور برخی مباحث نظری پیرامون مفهوم «سینمای مقاومت» و برخی مفاهیم مرتبط در عرصه مطالعات سینمایی پرداخته و اشاراتی نیز به اهمیت این مفهوم در وضعیت کنونی سینمای ایران داشته است.
نویسنده در سی ام شهریور ماه 1359، در روزهای پایانی مرخصی زایمان، به آبادان می رود تا دو فرزند خردسالش را به پدر و مادر خود بسپارد. در همان هنگام، با شروع جنگ و حمله عراق به خرمشهر و آبادان، راوی به همراه پدر و مادرش و بچه ها مجبور می شوند خانه پدری را ترک کرده و به منزل یکی از اقوام خود در بهبهان بروند. پس از پایان مرخصی به محل کار خود بازمی گردد.
شهید چیت سازیان سیزدهم رجب 1343 در یک خانواده مذهبی در همدان متولد شد. فردی جسور، شجاع و مدیر بود طوری که در سن 18سالگی مربی آموزش های نظامی (تاکتیک رزمی، اسلحه شناسی، اطلاعات عملیات) در پادگان قدس سپاه همدان شد و در شناسایی دشمن در سال 1361 همگان را شگفت زده و او را به عنوان شخصی مخلص و شجاع به فرماندهان معرفی نمود که توانست مواضع دشمن را بخوبی شناسایی کند.
علی هاشمی سال 1340 در شهرستان اهواز در طلوعی از آفتاب دیده به جهان گشود. دوران کودکیش را در کوچه های منطقه عامری سپری کرد و در نوجوانی به منطقه حصیرآباد اهواز نقل مکان نمودند. علی تکیه گاه مناسبی برای اهل خانه بود. در همان دوران کودکی نماز می خواند، روزه می گرفت و با متانت و وقاری که در ذاتش بود دیگران وادار می شدند که به او احترام بگذارند.
مادر سرگشته شد در فراق لیلی اش. سر پسرش ماند در مسیر راهیان کربلای حضرت سیدالشهدا. سر پسرش به پای ماندگاری یک ملت و یک مملکت و یک دین برای همیشه جاودانه شد لابه لای خاکی که عطر غبار زائران کربلا را استشمام می کند.
کتاب "فار4"، مجموعه ی وصایای قریب به 400 تن از شهدای استان قزوین به کوشش حسن شکیب زاده و با مشارکت مرکز آموزش علمی کاربردی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین در 639 صفحه و در اول 1395 چاپ خود را تجربه می کند.
کتاب "فار3"، مجموعه ی وصایای بیش از 300 تن از شهدای استان قزوین به کوشش حسن شکیب زاده و با مشارکت مرکز آموزش علمی کاربردی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین در 589 صفحه و در اول 1394 چاپ خود را تجربه می کند.
کتاب "فار2"، مجموعه ی وصایای بیش از 300 تن از شهدای استان قزوین به کوشش حسن شکیب زاده و با مشارکت خانواده مرحوم مهندس عبدالقهار ناصحی در 600 صفحه و در اول 1394 چاپ خود را تجربه می کند.
کتاب "فار1"، مجموعه ی وصایای بیش از 300 تن از شهدای استان قزوین به کوشش حسن شکیب زاده و با مشارکت شهرداری قزوین در 600 صفحه و در اول 1393 چاپ خود را تجربه می کند.
کتاب شفاهی "تیر خلاص"، اولین کتاب شفاهی منتشره دراستان قزوین می باشد که در قالب نرم افزار چند رسانهای تولید و منتشر شد.
این کتاب حاوی 40 خاطره ناگفته از 40 رزمنده ی استان قزوین می باشد که به بیان رشادت های رزمندگان و شهدای استان پرداخته اند.