مادر شهید «علیرضا احمدی قلعه چیتی» میگوید: «همان شبی که علی شهید شده بود و من از شهادتش بی خبر بودم، در خواب دیدم که سر حسین پسر دیگرم به وسیله یک تیرآهن شکسته شده است. من که شروع به بی تابی و بی قراری کردم دیدم علی آمد و گفت: «مادر جان چه شده است چرا بی تابی میکنی حسین که چیزیش نیست، نگاه کن سر من شکسته است. نگران نباش حسین سالم است.» در ادامه نوید شاهد شما را به خواندن خاطرات این شهید والامقام دعوت میکند.