همرزم شهید «سلطانعلی شاه محمدی» میگوید: «آتش دشمن زیاد بود و ما هم به شدت مشغول نبردی تنگاتنگ برای تصرف منطقه نون ۱۴ بودیم. از فرط تشنگی کم کم داشتیم از پا میافتادیم. قمقمهها خالی بود و آب توی منطقه نبود. باید یکی میرفت و از عقبه منطقهی درگیری آب میآورد. در آن هیر و ویر عملیات، سلطانعلی را دیدم که راه افتاد سمت عقب و گفت: «من میرم آب بیارم.»