پدر شهید رسول عبدلزاده:
پدر شهید رسول عبدلزاده از فرزندش میگوید: «فکر رفتن به جبهه ذهنش را پر کرده بود. هر شب تا دیروقت بیدار میماند و اخبار جبهه را دنبال میکرد. چند شب قبل از اعزام، در مسجد با من نشست و گفت: «خواب دیدم به جبهه رفتهام و بالاخره شهید شدم!»
لبخند زدم، اما یقین داشتم این جوان، آرزویی جز رفتن ندارد.»