مجموعه صوتی «قطعه ۴۲» در قسمت ششم خود، تحت عنوان «نفس در خاک» روایت میکند: از غسل شهدا، وداعی که پایان نیست، بلکه آغازی است برای جانهایی که در خاک نمیمیرند، بلکه در دل ما ریشه میدوانند و تا ابد زندهاند.
مجموعه صوتی «قطعه ۴۲» در پنجمین قسمت خود، روایتی را از دل کوچههای خاک و عطر بهشت بازگو میکند؛ روایتی که در آن، هر تلقین، تکهای از جان است که میان خاک و نور گم میشود.
مجموعه صوتی «قطعه ۴۲» در قسمت چهارم خود، روایتی واقعی از چشمِ یک دختر دهههشتادی در روزهای حمله؛ دختری که جنگ را ندیده بود، اما یکشب، خودش میان روضهی خاک و خون ایستاد.
مجموعه صوتی «قطعه ۴۲» در قسمت سوم خود، روایتی دلخراش از «سالن عروجیان بهشت زهرا (س)» را به تصویر میکشد: در گرمای تیرماه، جایی میان سدر و کافور و اشک، زنی آرام، با دستانی خسته، اما دلی روشن، پیکرهایی را غسل میدهد که بوی بهشت میدهند..
مجموعه صوتی «قطعه ۴۲» در قسمت دوم خود، روایتی دلخراش از «سالن تطهیر بهشت زهرا (س)» را به تصویر میکشد: راوی، یک زن کرد میانسال است که با وجود سنگینی قصه، محکم ایستاده است.
شما به نخستین روایت از مجموعه صوتی «قطعه ۴۲» گوش میسپارید؛ روایتی که نه یک داستان، که یک حقیقت است؛ حقیقتی از دلِ خاک بهشت زهرا (س)، روایت تدفین هفت عضو یک خانواده در سه مزار برای زنده نگه داشتن رسم «بابی انت و امی» و عبرت تاریخ.