شهید «امرالله افتخاری» در وصیتنامه خود با اشاره به آگاهانه قدم گذاشتن در مسیر جهاد نوشته است: «خداوندا سپاس بیکران به درگاهت که به این بنده حقیرت راه حق را شناساندی». این شهید که در ۲۱ آذر ۱۳۶۱ در مهاباد به شهادت رسید، از خانواده خود خواسته است: «به این دنیا زیاد دل نبندید و در هر کاری رضای خدا را در نظر بگیرید».
ویژهنامه «شهدای بسیجی استان البرز» روایتی است از سبکباری مردان و زنانی است که عشق را به جان خریدند و در راه آرمانهایشان بیمهابا قدم نهادند. در این صفحات، با چهرههای آسمانی بسیجیهایی آشنا میشویم که خاک البرز، گهواره تربیتشان بود و ابدیت، مقصد نهاییشان.
شهید مفقودالاثر «محمد کتابی»، در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی شرکت میکرد و با ایمان و شجاعت، مسیر زندگی خود را با خدمت و ایثار همراه ساخت و در جوانی با حضور در جبههها، جانش را در راه وطن فدا کرد.
شهید «صفرعلی افتخاری» در وصیتنامهاش آورده است: «پیامم به مسئولان اجرایی، از شورای ده گرفته تا بخشداری و دیگر ارگانهای مملکتی، این است که همهاش به فکر خودتان نباشید؛ شما که پشت این میزها یا در هر کجای دیگر هستید، نماینده هزاران شهید به خون خفتهاید ...»
همزمان با سالروز شهادت «مصطفی دستمند» در دستنوشته بهجا مانده از این شهید بزرگوار میخوانیم: «به برادران هم وطن و مسلمان پیام میدهم که: دست از اسلام بر ندارید و آگاه باشید، جانی که آخرالامر باید مُسترد داریم، بهتر است با کوتاهترین راه و مفیدترین عمل برای بهبود اجتماع که همانا شهادت است- باشد ...»
در آستانه سالروز ولادت شهید «حسن حسامبندکهل» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم:«نه به کسى ظلم کُن و نه زیر بار ظلم برو! که این مرام حسین(ع) و منطق دین است ...»
شهید «محمد قموشیرامندی»، در وصیتنامهاش مینویسد: «همیشه در خط امام خمینی(ره) باشید تا به بیراهه نروید. هر کس از این مسیر خارج شد، به پرتگاه سقوط کرد ...»
شهید «بیژن پورحیدری»، در وصیتنامهاش مینویسد: «از مسیر الله که همان راه رهبر عزیزمان است و ادامه خط شهیدان است پشتیبانی کرده و در این راه کوشاتر از همه باشید ...»
همزمان با سالروز ولادت شهید «میرسعید صادقی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «پدر و مادر عزیزم! از شما چند خواهش دارم که امیدوارم انجام دهید: اول اینکه هیچ کس و به هیچ وجه برای من لباس سیاه نپوشد ...»
«پسرم غلامرضا، فقط یک نوجوان نبود؛ سرباز امام زمان(عج) بود که رضایت پدر را با اشک و متوسل شدن به امام حسن(ع) گرفت و بیخبر دل به جبهه زد ...» آنچه میخوانید ناگفتههای مادر شهید «غلامرضا قالبدارنیا» است و امروز، با همان آرامش و شکوه، از فرزندش میگوید که تا آخرین لحظه برای خدا جنگید و برایش افتخار آفرید.
آخرین خواسته شهید «مهرزاد مهدیپوربقالقزوینی» از مادرش؛
همزمان با سالروز شهادت «غلامحسین اسداللهی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «به سید مظلوم ما، یار خمینی قسم؛ رهبر خود را هرگز تنها نخواهم گذاشت. به جسم سوزان رجایی قسم؛ به باهنر حزب الله قسم؛ رهبر خود را هرگز تنها نخواهم گذاشت ...»
در آستانه سالروز شهادت «مجید اسدی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «پدر جان! حلالم کن تا مبادا با عشق حسین (ع) به آتش سرخ بروم و در آن دنیا حسینم را نبینم ...»
شهید «خسرو قهرمانی» در وصیتنامهاش آورده است: «توای ایرانی! استوار و مقاوم میمانی. صفوف تظاهرات و داخل سنگرها و نماز جماعتها و نماز عبادی - سیاسی جمعه را هر چه منسجمتر بجا آورید تا از وحدتتان شانههای ابرشیطانها به لرزه درآید ...»
همزمان با سالروز ولادت شهید«محمود آذربایجانی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «تا آخرین نفس پیرو خط رهبریم، حتی اگر در این راه تکه تکه شویم ...»
شهید «محرم رضاییشالی» در وصیتنامهاش آورده است: «وحدت، عامل پیروزی است. اسلام را فراموش نکنید. با هم دوست باشید که اتحاد و دوستی شما سبب شکست حتی دشمنان اسلام خواهد بود ...»