شهید «محمدحسین فهمیده»؛
با چشمان پر اشک به فرمانده گفت: «من به شما ثابت میکنم که میتوانم به خط بروم و لیاقتش را دارم.» برای اثبات لیاقت خود، یک بار به تنهایی میان عراقیها رفته و لباس و اسلحهای از عراقیها بدست آورد و در هیئت یک عراقی به نیروهای خودی نزدیک شد، به طوری که رزمندگان از دور دیدند یک عراقی کوچک به طرف آنان میآید! خواستند به او شلیک کنند که یکی از آنان میگوید، صبر کنید با پای خودش بیاید تا اسیرش کنیم. نزدیک که شد، دیدند حسین است که خواسته ثابت کند میتواند با دست خالی هم با عراقیها بجنگد و شهامت و لیاقت حضور در خط مقدم را دارد.