وصیت نامه شهید - صفحه 239

وصیت نامه شهید

راه شهيدان را ادامه دهيد و نگذاريد سنگر آنها خالى بماند

شهید محمود اكبريان بافقي نوزدهم مهر 1330، در شهرستان بافق به دنيا آمد. پدرش علي اكبر، كشاورزي مي‌كرد و مادرش ربابه نام داشت. تا سوم ابتدايي درس خواند. كارگر ذوب آهن بود. سال 1358 ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان بسيجي به جبهه رفت. بيست و هفتم آذر 1360، با سمت جانشين فرمانده گردان در گيلانغرب هنگام درگيري با نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي امامزاده عبدالله زادگاهش قرار دارد.
در سالروز ولادت شهید وصیت نامه اش می نویسد؛

سه اصل مهم معنویت در کلام شهید صاحب الزمانی

اکنون بر تک تک شما واجب است شرکت در نمازهای جماعت و جمعه و ادعیه کمیل وتوسل و غیره و خلاصه کلام معنویات خود را تقویت کنید که جنگ ، جنگ عقیده است نه سلاح و مهمات مادی . دوم اینکه به اوضاع جامعه خود از لحاظ فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و نظامی و .... رسیدگی کنید و در این زمینه ها با دوست و با انقلاب همکاری بیشتر بکنید...
در پنجاه و سومین سالگرد «ولادت» وصیت نامه «شهید کاظم عاملو» منتشر شد؛

حجاب شما از خون من عزیزتراست

اول اینکه حجاب اسلامی را رعایت کنید که حجاب شما از خون من عزیزتراست ودر نماز جماعتها و نماز جمعه ها ودر دعاها شرکت داشته باشید ودر کارها بر خدا توکل داشته باشید وفرزندانتان را خوب تربیت کنید و آنان را به قرآن خواندن ونماز خواندن کوشا باشید ودر نمازهایتان امام عزیز ورزمندگان اسلام را دعا کنید وزینب وار بر دشمنان اسلام رفتار کنبد.
در سی و پنجمین سالگرد «شهادت» وصیت نامه «شهید علی معطری» منتشر شد؛

ویژگی های امت مسلمان در بیان و نوشتار شهید علی معطری

«شهید علی معطری» در وصیت نامه اش می نگارد؛ بگفته رسول خدا با دوبال تقوا وعلم بسوی خدا حرکت کنیم. اطاعت از قانون الهی وعرف جمهوری اسلامی .اوصیکم بتقوی ا... ونظم امرکم. اطاعت از ولایت فقیه در جمیع امور. یا ایها الذین آمنوا اطیعوا...واطیعوا الرسول واولامرمنکم

وصیت نامه شهید «ایوب توانایی» در سالگرد شهادت/ اگر شهید نشدی حتماً ازدواج کن!

دوست من اگر من شهید شدم تا زمانی که جنگ تمام نشده جنگ را رها نکن ، من هم اگر شهید نشدم جبهه را ترک نمی کنم. اگر شهید نشدی حتماً ازدواج کن، من هم اگر شهید نشدم حتماً این کار را می کنم.
شهید «حیدرعلی اوپرزوارم»

شهدا اینطور از بیت‌المال مراقبت می کردند: کاش دستم می شکست اما بادگیر نه !

در آموزش بودیم ،(حیدر ) در حال بالا رفتن از نردبان بود که ناگهان پایش لغزید و به زمین افتاد ، به سرعت بالای سرش رفتم و گفتم چه شد ؟ نگاهش به بادگیرش که سوراخ شده بود افتاد و گفت (( حاظر بودم دستم می شکست ولی بادگیر بیت المال سوراخ نمی شد))
شهید «عباس شمسی سعید آبادی»:

سفره ی انقلاب با خون شهیدان رنگین تر می شود

در وصیت نامه شهید آمده است: هر روز که شهیدانی و مجروحانی را تقدیم انقلاب می کنیم سفره ی (انقلاب) رنگین تر می شود و ما پیش خداوند آبرومند تر می شویم.

برگی از وصیت نامه پر محتوا شهید والا مقام صفر عابدی

ى عزيزان راه اين شهيدان را كه در روى ماسه ها و زمينهاى داغ خوزستان جان مى دهند و براى حفظ ناموس و شرف و گسترش اسلام است ادامه بدهيد و جبهه ها را خالى نكنيد.
در سی و هفتمین سالگرد «شهادت» وصیت نامه «شهید محمد اورکی چهارلنگ» منتشر شد؛+دستخط شهید

مادرم؛ خواهرم را عنصری صادق به جامعه تحویل بده

مادر عزیزم خواهش می کنم برایم سیاه نپوش چون دشمن را خوشحال می کنی دلم می خواهد همچون سمیه پیرو راه پسرت باشی دلم می خواهد همچون فاطمه پیرو اسلام باشی و خواهرم نیز یک عنصرصادق برای این جامعه ببارآوری.

وصیت نامه شهید «مهدی عبدالهی»

اگر خدا خواست و به لقائش پیوستم، از شما می خواهم که اصلاً به بنیاد شهید در مورد شهادت بنده نروید، چه هدیه ای که به خداوند داده اید که امیدوارم قبول کند.
«شهید علیرضا کروبی» در وصیت نامه اش می نویسد؛+دستخط شهید

عمل به وظیفه راه رسیدن به سعادت است

ای پدر و مادر جان به والله قسم اگر دنیا را هم به من می دادند من حاضر به دوری از شما عزیزان نبودم ولی چه کنم که همان کسی که این مهر را به ما داده وظیفه ای هم برای ما تعیین کرده و اگر ما به این وظیفه عمل کنیم راه سعادت است. و غیر از این گمراهی و نافرمانی خدا است. من می دانم که دوری فرزند و رفتن فرزند سخت است.

اثر خون من براى زنده شدن دين تو

خداى من ! اگر خون من ذره اى براى زنده شدن دينت اثر دارد، پس اى خمپاره ها و اى گلوله ها مرا در خود بگيريد كه من حاضرم در روز دهها بار زنده شوم و در راه دينت كشته شوم كه اين براى من سعادت است.

زندگینامه و وصیت نامه شهید اكبر عليمحمدي

اين روزها فصل امتحان دادن به خداوند است، خدا كند خداوند گناه ما را ببخشد و بقيه دوستان را به راه راست هدايت كند. اي خداوند بزرگ من از تو طلب بخشش مي كنم و از تو مي خواهم كه ما را به راه راست هدايت كني...
وصيت‌نامه شهید محسن رضایی

آيا تاريخ ما را باور خواهد كرد؟

چه نيكوست كه از حسين و از انقلاب حسين بهره ها بگيريم و مى گويم اگر عاشوراى امسال بگذرد و ما از اين درخت بارور بهره اى از بيدارى و اراده و استقامت براى راه طولانى و پر مشقتى كه در پيش داريم نگيريم ، زيان بزرگى به ما وارد خواهد آمد...
«شهید ابوالفضل اسماعیلی ابوالخیری» در وصیت نامه اش می نویسد؛

با تمام توان در پيشبرد انقلاب اسلامى كوشش و ايستادگى كنید+دستخط شهید

بر همه روشن است كه كشور مرتجع عراق و اربابش امپرياليزم آمريكا به انقلاب اسلامى حمله كرده اند نه به كشورمان پس بر من و تو خواهر و برادر مسلمان است كه جلوى دشمنانمان ايستادگى كنيم .
در سی و یکمن سالگرد «شهادت» وصیت نامه «شهید فرامرز رستمی» منتشر شد؛

زینب گونه باشید و فاطمی زندگی کنید

خواهران گرامی زینب گونه باشید و فاطمی زندگی کنید که ما هرچه داریم از وجود آنان داریم . پدر و مادر عزیزم همسر و فرزندانم مرا اول خداوند متعال و دوم شما پدر و مادر عزیزم .
وصیت نامه شهید حسین جعفری پور رکن آبادی:

خوشحال باشید، چون حالا صاحب دو شهید هستید

همین که شنیدید دومین فرزندتان شهید شده است همچون گل برافروزید و بشکفید تا خداوند از این چهره شاداب شما لذت ببرند و بیش از پیش خوشحال باشید چون حالا صاحب دو شهید هستید.
شهید تیرماه;

آرزوی مفقودالاثر!

قاسم بنوی ،در اولین روز بهار 1336 ه ش در وحدتیه ی بوشهر ،(بی برا) سابق چشم به دنیای خاکی باز کرد.مبارزات مردم ایران بر علیه حکومت خود کامه ستم شاهی که آغاز شد او که ظلم ، تبعیض ونابرابری حکومت رابا پوست وگوشت واستخوان خود حس کرده بود وارد عرصه مبارزه شد.روانه ی جبهه ی آبادان شد و تا سال 1361 به طور مستمر در جبهه های جنوب و غرب به دفاع از میهن اسلامی پرداخت.به رغم همین رشادتها که در سمت معاونت فرماندهی گردان امام حسن (ع) در جزیره ی مجنون بود ،در تاریخ 4/ 4/ 1367 به شهادت رسید

وصیت نامه عرفانی شهید «مهدی اسدی خانوکی»/ بیاید خودمان را بسازیم تا به نور برسیم

ای عزیزان ! در نهان وجود ما نور پاکی است ، پس چرا این نور را به ظلمت تبدیل کنیم ؟ بیاید خودمان را بسازیم تا به نور برسیم .
به مناسبت سالروز «شهادت»

عکس نوشت/ وصیت نامه «شهید کامران تاجیک»

من هیچ گونه وصیتی ندارم زیرا نه مال دنیا علاقه ای دارم و نه چیزی دارم که آن را به کسی ببخشم فقط از پدر و مادر عزیزم حلالیت می خواهم که مرا ببخشند که فشار قبرم کمتر شود از خداوند متعال طلب عفو بخش می کنم و از او می خواهم که تا زمانی که زنده ام گناهان مرا ببخشد دلم می خواست بیشتر بنویسم ولی چه کنم که یک شور دیگری در دلم هست که زبانم از گفتن آن الکن است.
طراحی و تولید: ایران سامانه