وصیتم به شما خواهران عزیز این است که استعمار صهیونیستی وحزب بعث از سیاهی چادر تو بیشتر می ترسد تا از سرخی خون من ، پس حجابت را رعایت کن و جان دشمنان اسلام را به لرزه در آور .
وقتی می خواهید برای شهیدان خود گریه کنید به یاد زینب و دردهای دل او باشید و برای امام حسین و یارانش گریه کنید که خون ما رنگین تر از خون گلوی علی اصغر و خون فرق شکافته علی اکبر و دیگر یاران امام حسین نیست بلکه آنان بر ما حق بیشتری دارند.
در وصیت نامه شهید مهدي مختاري آمده است: به جای گریه بر من، گریه برای اباعبدالله الحسین سیدالشهدا کنید که در صحرای کربلا با لبی تشنه شهید شد، تمام یاران و کودک شش ماهه اش در راه خدا شهید شدند.
از خدا فقط بخواهيد كه اسلام را پيروز و سربازان اسلام را در اين راه ياري كند. شهيد شدن در راه خدا افتخار است و هرچه از ما كشته شويم درخت انقلاب اسلامي را آبياري كردهايم...
از سنگ اندازى به اقيانوس عظيم الهى انسان ساز دست براداريد و گرنه هر سنگ شما موجى خواهد بود كه در نهايت كل هستى شما را در تلاطم مواج خود غرق كرده و به ساحل نجات نخواهيد رسيد...
فقط من كشته راه ا... نيستم بلكه ميليون ها شهيد از آغازاسلام داده شده تا ارزشهاى اصيل اسلامى پاى برجا بمانند. اميدوارم كه خدا و رسول خدا از من راضى باشند.
از همان دوران تحصیل بنا به احساس تکلیف شرعی و لبیک به ندای رهبر کبیر انقلاب به عنوان نیروی بسیجی عازم جبهه نبرد با متجاوزان بعثی شد تا آنکه سرانجام در بیست و سومین روز از شهریور ماه سال 1365 همزمان با دهم محرم در منطقه عملیاتی چنگوله مهران بر اثر ترکش خمپاره به ناحیه سر ، سر بر آستان دوست بگذارد
زمانی که یکی از همرزمان «علیرضا» به فیض شهادت نائل آمد، بربالین او حاضر شد و به وی گفت: «خوشا به سعادتت که به لقاءالله میپیوندی» که در همان لحظه، خمپارهای در نزدیکیاش منفجر شد و روح پرفتوحش را به حق تعالی پیوند داد.