شهید «علی اوسط عسگری» در وصیتش مینویسد: «پدر و مادر عزیزم، از اینکه حس میکردم در مکانی راحت قرار بگیرم و در سنگر نباشم، غمگین بودم. من نمیتوانستم به خود بقبولانم که برادران خودم در مرزها شهید شوند و من هر روز شاهد این باشم که فلان قدر زخمی یا فلان قدر کشته شد.»