همسر شهید تعریف میکند: همیشه با خودم میگفتم حالا که جنگ تمام شده و خوبانی که لایق شهادت بودند رفتهاند، پس چطور اسحاق هنوز آرزوی شهادت دارد؟ تا اینکه یک روز خبر شهادتش را آوردند.
همسر شهید تعریف میکند: «جنازه شهید پیدا نشد و این بیشتر ناراحتم میکند ولی وقتی یاد بینشانی و خاموشی قبر بیبی دو عالم میافتم، قلبم آرام میگیرد...»