«شهید رحیم سلیمان پور» در وصیت نامه خود میگوید: «مادر جان! اولا موقع سکوت نیست الان موقع درنگ کردن نیست باید فریاد کرد باید با مشت دندان و با زور اسلحه با دشمن اسلام جنگید.»
«شهید محمد طاهر دادبود» در وصیت نامه خود میگوید: «برای دست یابی به زیبندهترین و والاترین مرگ، یعنی همان شهادت یا لقاء الله باید موانعی، چون ترس از مرگ را از میان برداشت و ارزشهای پوچ دنیوی را زیر پا گذاشت.»
اسطورههاى تاریخ کارى از معاونت فرهنگى بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مازندران است که به گزیدهاى از وصیتنامه شهید انقلاب «منصور سلمانیان» مىپردازد.
همزمان با نخستین روز از دهه مبارک فجر و سالروز ورود امام خمینی (ره) به میهن اسلامى در ۱۲ بهمنماه ۱۳۵۷، زنگ انقلاب امروز در مدرسه شاهد شهرستان تنکابن نواخته شد.
مادر شهید «احمد خلیلی» میگوید: «لباس کهنه پسرم آمد اما جسدش نیامد و الان چهل سال است که مفقود شده و هر وقت درِ خانه به صدا درمیآید فکر میکنم احمد آمده است.»
«شهید قربانعلی یدالهی» در وصیتنامه خود میگوید: «در نماز جمعه حضور پُر شور داشته باشید تا دشمن با دیدن وحدت و روحیهی همدلی و برادریتان احساس ضعف کند و به خود اجازهی تعدی ندهد.»
پدر شهید «ولیاله گرایلی» میگوید: «بهش گفتم پسرم من زورشو دارم برم جبهه کار کنم تو اینجا بمون، هم درس بخون هم مراقب خانه باش گفت: آقاجان امروز جبهه نیاز به نیرو داره، امروز از واجباته که بریم جبهه».
خانم «مرضیه سلیمی» همسر شهید «سید رجب رشیدایی» میگوید: شرایطش این بود که قبل از عقد، اول نماز یاد بگیرم بعد ازدواج کنیم و یکماه طول کشید تا بهم نماز یاد داد، بعد ازدواج کردیم.