شهید محمود کبیری

شهید محمود کبیری

قاب عکس شهید «محمدرضا کبیری» را پنهان کردم!

«پدرش بعد از مفقودالاثر شدن رضا، هر روز به عکسش خیره می‌شد و گریه می‌کرد. من قاب عکس را پنهان کردم تا حاج‌آقا اذیت نشود، اما خودم یقین داشتم که رضا شهید شده است ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهیدان «محمدرضا و محمود کبیری» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

نگرانی رهایم نمی‌کرد!

«پسر‌ها جبهه بودند. یک شب خواب دیدم همه با هم برای مرخصی به خانه آمدند، ولی رضا با آن‌ها نیست. صبح که بیدار شدم. نگرانی رهایم نمی‌کرد ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهیدان محمدرضا و محمود کبیری در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
طراحی و تولید: ایران سامانه