داستانهای شهید حمید از زبان شهید محمود (قسمت سوم)
«صبح های جمعه، مراسم دعای ندبه برپا بود و اگر كسی ديگر دعا را می خواند، حميد ناراحت می شد. او می گفت: «من بايد دعای ندبه را بخوانم و اگر كسی قسمتی از دعا را از من بگيرد، ناراحت ميشوم. من بايد همه اش را بخوانم...»در ادامه خاطرات شهید حمید کیانی از زبان شهید محمود دوستانی در نوید شاهد بخوانید.