«میگفت: اگر در ازای مداحیکردنم پول بگیرم، چطوری فردای قیامت میتوانم بگویم برای شما خواندم؟ آنوقت میگویند: خواندی، پول و پاداشش را هم گرفتی! یکبار مشهد که بودیم، سید داخل حرم شروع به مداحی کرد، بعد پیرمردی به او نزدیک شد و گفت از نظر شرعی تکلیف میکنم که شما باید این پول را بگیرید! سید که چارهای نداشت پول را از این دست گرفت و بعد برد با دست دیگر انداخت داخل ضریح!...»