شهید علی جوکار

شهید علی جوکار

لباس‌هایی که همیشه یادگار ماند

همسر شهید مدافع حرم "علی جوکار" در خاطره ای روایت می کند: «علی 16 مهر 1394 برای اولین بار عازم سوریه شد. پس از 40 روز به خانه آمد و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

پیام شهیدی در عالم رویا به یک مدافع حرم

نوید شاهد - همسر شهید مدافع حرم "علی جوکار" در خاطره ای روایت می کند: «از اوایل ازدواجم با "علی" هر پنج شنبه با هم به زیارت قبور شهدا می رفتیم. یک روز صبح که از خواب بیدار شد و گفت...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

عازم ماموریتی دیگر

نوید شاهد - همسر شهید مدافع حرم "علی جوکار" در خاطره ای روایت می کند: «"علی" مهر سال 94 به سوریه اعزام شد. پس از 40 روز به مرخصی آمد. او اکثر روزها گریه می کرد و می گفت...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

استامینوفن بابا

نوید شاهد - همسر شهید مدافع حرم "علی جوکار" در خاطره ای روایت می کند: «علی علاقه خاصی به فرزندانمون داشت. همیشه شادی رو نفس و عشق بابا صدا می کرد و شایان هم استامینوفن باباش بود...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

وفای عهد با یک مدافع

نوید شاهد - همسر شهید مدافع حرم "علی جوکار" در خاطره ای روایت می کند: «در محله چند خانواده یتیم زندگی می کردند. علی همیشه به آنها سر می زد و جویای احوالشان بود و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

شهادتی به زیبایی شهادت اربابم

نوید شاهد - همسر شهید مدافع حرم "علی جوکار" در خاطره ای روایت می کند: «"علی" ارادت خاصی به امام حسین (علیه السلام) داشت. ماه محرم که می آمد حال و هوای او نیز تغییر می کرد...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

شوق شهادت / خاطراتی از شهید مدافع حرم علی جوکار

اولین بار که به مرخصی آمده بود. اکثرا گریه می کرد . و می گفت: بچه ها در محاصره تنها هستند، حضرت زینب تنهاست و ما باید برویم دوباره تصمیم گرفت که برود.
طراحی و تولید: ایران سامانه