شهید «محمدرضا خدابندهلو» در وصیتنامهاش مینویسد: «خودتان را در حضور خدا بدانید و زینبوار در مقابل سختیها بایستید و همچون امام(ره) در مقابل ظالمان داخلی و خارجی استوار و مقاوم باشید.»
بیستم خرداد ۱۳۴۹ در روســتای اشکفتک از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمــد. پدرش اکبرعلی، در کارخانــه ذوب آهن کار میکرد و مادرش زهرا نام داشــت. دانش آموز سوم راهنمایی بود، او از سوی بســیج در جبهه حضور یافت و سرانجام در بیست و یکم دیماه ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
شهید «محمدباقر فخری» در وصیتنامهاش مینویسد: «از شما امت حزبالله عاجزانه میخواهم که پشتیبان ولایت فقیه و امام عزیزمان باشید و هرگز از امام، روحانیت و اسلام دست نکشید، چون هرچه داریم از اسلام است.»
شهید «یوسف دقت» در وصیتنامهاش مینویسد: امام امت را تنها نگذارید. اکنون حسین زمانتان منتظر لبیک شما است و مگر نشنیدهاید که امام فرمود؛ «هل من ناصر ینصرنی؟»
فرمانده شهید «غلام ملاحی» در وصیت نامه اش می نویسد: نیکیها را گسترش دهید و برادرانتان را در رسیدن به کمالات و معنویات الهی یاری کنید و هیچ گاه دست از ولایت فقیه برندارید. در سالگرد شهادت وصیت نامه این سردار شهید منتشر می شود.
شهید «بهرام نجفی» در وصیتنامهاش مینویسد: «نماز جمعه را فراموش نكنيد و در خط امام باشيد و از امام عزيزمان پشتيبانىكنيد كه اين امام بود كه ما را از ظلمت و تاريكى به سوى نور و روشنایى هدايت كرد...»
شهید «رمضانعلی اسماعیل دخت طبری» در وصیتنامهاش نوشته است: ما بايد بيش از پيش از «ولايت فقيه» و رهبر آگاه انقلاب، امام خمينى (ره) پيروى كنيم و از مجلس و قوه قضائیه و دولت مكتبى رجائى و نهادهاى انقلاب حمايت نماییم.
شهید«سعید احسانی» در وصیتنامه اش نوشته است: زندگى گذرگاهى است كه انسان براى آزمايش آمده و سپس در دنياى ديگر نتيجه را خواهد ديد و چه زيباست زمانى كه تمام هموطنانم و تمامى مسلمانها پى به حقيقت آن ببرند و برداشتى جز اين مفهوم نبرند.
شهید «غلامعلی صالحینژاد» در وصیتنامهاش مینویسد: «برادران و خواهرانم! وحدتتان را حفظ و همگام با روحانیت حرکت کنید. همیشه و در همه حال پشتیبان ولایت فقیه باشید و نماز خود را بپا دارید.»
شهید «ایوب صادقی» در وصیتنامهاش مینویسد: «مادرجان! من هیچگونه قرض و بدهی ندارم جز به اسلام که امیدوارم با شهادتم تا اندازهای قرضم را ادا کرده باشم.»
شهید «علیاکبر قاسمپور» در آخرین نامه خود به خانوادهاش مینویسد: «مادرم! اکنون حنا به سر کن و سرمه به چشم، لباس نو بپوش چرا که داماد شدم. دنیا اگر از یزید لبریز شود/ ما پشت به سالار شهیدان نکنیم.»
شهید «شعبان بینائیان» در وصیتنامهاش مینویسد: «تمام خواهشهای نفسانی را در ریشه خفه و نابود کردهام و مرگ را که در آن شهادت انسان باشد با جان و دل قبول میکنم.»