روستای وامرزان دامغان

navideshahed.com

برچسب ها - روستای وامرزان دامغان
قسمت نخست خاطرات شهید «محمود اُمی»
مادر شهید «محمود امی» نقل می‌کند: «نیمه شب دیدم وسط حیاط، عبایی روی دوشش انداخته بود. دست‌هایش را بالا برده و دعا می‌کرد. گفتم: بچه‌ام نماز شب می‌خونه و دعا می‌کنه، خدایا! دعاش رو مستجاب کن.»
کد خبر: ۵۸۹۰۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۸

شهید «محمود امی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «امیرالمومنین(ع) در نخلستان‌ها، روزها با دهان روزه کار می‌کرد و حسین‌بن‌علی(ع) را تربیت و پرورش نمود که مرگ سرخ را بر بیعت با یزیدبن‌معاویه ترجیح دهد. ما نیز به پیروی از امام حسین(ع)، مرگ سرخ را بر تن به ذلت و خواری دادن ترجیح می‌دهیم.»
کد خبر: ۵۸۹۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۸

مادر شهید «محمود امی» نقل می‌کند: «گفتم: خیلی دعا کردم تا تو رو خواب ببینم، موقع شهید شدن خیلی درد کشیدی مادر؟ جواب داد: بهترین وقت زندگی‌ام و تموم عمرم، همون وقت شهید شدنم بود.»
کد خبر: ۵۸۹۰۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۸

به مناسبت سالگرد شهادت شهید «محمود کشاورزیان»، گزیده‌ای از وصیت‌نامه این شهید گران‌قدر در قالب پوستر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۷۷۵۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶

خواهر شهید «ابوالقاسم سیفی» نقل می‌کند: «خیلی علاقه داشت که من ادامه تحصیل بدهم. سفارش به حجاب می‌کرد و ورد زبانش این بود: زینب‌گونه باش!» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، توجه شما را به خاطراتی از این شهید گرانقدر جلب می‌کند.
کد خبر: ۵۳۲۰۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۱