زندگینامه - صفحه 91

navideshahed.com

برچسب ها - زندگینامه
شهید خیبر اوجاقلو دوم شهریور ۱۳۴۸‏، در روستای قاهران از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. اخلاق نیکوی او در میان همگان مشهور بود و همه او را دوست داشتند.
کد خبر: ۴۶۰۶۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

شهید ماشاءاله رحمتی خوش‌اخلاق، متدین، قانع، صبور و دوستدار امام خمینی(ره) بود و با ایمان به پروردگارش رسید.
کد خبر: ۴۶۰۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

شهدای مرداد
خطش خط ولايت فقيه بود و هميشه به ياد اسلام اشك مي ريخت او هميشه شهادت در چهره اش شعله ور بود.
کد خبر: ۴۶۰۵۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

مروری بر زندگی سرباز شهید کرامت اله پناهی
چون تنها فرزند ذكور خانواده بود همه اهالي خانه مانندنگين انگشتر او رادوست داشتيم وبه وجودش افتخارمي كرديم .
کد خبر: ۴۶۰۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

گذری کوتاه بر زندگی شهید قربان افشینی
علاقه زيادی به مسائل ديني و مذهبي داشت و تعهدش نسبت به دين زبانزد همه بود.
کد خبر: ۴۶۰۵۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

نگاهی به زندگی جهادگر شهید حاتم احمدی پور؛
از اخلاقی پسندیده و متواضع برخوردار بود و نسبت به خاندان اهل بیت علاقه خاصی داشت
کد خبر: ۴۶۰۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

شهید نادعلی امینی کشک‌آبادی هشتم آذر۱۳۴۳‏، در روستای کشک آباد از توابع شهرستان خدابنده به دنیا آمد.
کد خبر: ۴۶۰۵۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

زندگینامه شهید حسین آقا علی
شهید حسین آقاعلی علاقه خاصی به زندگی در جبهه داشت و عقیده داشت که در جبهه است که انسان به خدا نزدیک می شود.
کد خبر: ۴۶۰۵۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

خاطره‌ای از شهید محمد حسین تجلی
خواهر شهید محمدحسین تجلی می‌گوید: محمد حسین سپرد تا او را برای نماز صبح بیدار کنم. نزدیک اذان صبح بود که بیدارش کردم؛ اما طوری به خواب رفته بود که صدایم را نمی شنید.
کد خبر: ۴۶۰۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

معرفی فرماندهان شهید استان زنجان؛
شهید غلامرضا رجبی نه تنها در جنگ شجاعانه پیش می‌رفت بلکه در خانه هم به همسر خود کمک می‌کرد و بدین ترتیب روزهای خارج از خانه را جبران می‌کرد.
کد خبر: ۴۶۰۵۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

مروری بر زندگینامه شهیدحیدر رضایی؛
از آنجا که عشق و علاقه وافری به خدمت به محرومین و مستضعفین داشت به جهاد سازندگی رفت و فعالانه در این سنگر انجام وظیفه کرد.
کد خبر: ۴۶۰۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

مروری بر زندگینامه سنگر ساز بی سنگرشهید نریمان قاسمی؛
بسیار صبور و خوش رو بود، صله رحم را بسیار مراعات می کرد و خانواده و آشنایان خود را راهنمایی و ارشاد می نمود.
کد خبر: ۴۶۰۵۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

شهید ابراهیم حیدری
شهید ابراهیم حیدری، يكم اسفند 1314، درروستاي باقرآباد از توابع شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش اسماعیل، کشاورز بود و مادرش جمیله نام داشت. در حد خواندن ونوشتن سواد آموخت. فروشنده بود. سال1339 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و شش دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. دوم مرداد 1365، در پادگان توحید سنندج بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۶۰۴۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۶

زندگینامه شهید محمد بوجاری
شهد یمحمد بوجاری، نهم فروردين 1346، در شهر ورزنه از توابع شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش حسن، کشاورز بود و مادرش معصومه نام داشت. دانش آموز دوم راهنمایی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. 1363، درهورالعظیم شهيد شد. پیکر پاک این شهید در زمین کشاورزی توسط فردی عراقی که در حال کار کردن در زمین خود بود یافت شد
کد خبر: ۴۶۰۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۶

شهید والامقام عبدالله نجيب‌ايسيني، مردادماه سال 1338، در شهرستان بندرخمير چشم به جهان گشود. پدرش علي، كارمند اداره پست بود و مادرش صغرا نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته رياضي درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست ‌و چهارم فروردين 1362، در فكه توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد.
کد خبر: ۴۶۰۴۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۶

شهید سیروس نادری هفتم بهمن ۱۳۴۶ ‏، در روستای شناط از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد.
کد خبر: ۴۶۰۳۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۵

خانواده نوربخش در اعتقاد به انقلاب شكوهمند اسلامي و امام و داده هاي انقلاب در شمار بهترين خانواده ها هستند.
کد خبر: ۴۶۰۳۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۶

شهدای
وي از خصوصيات چون تواضع احترام به والدين و رعايت حقوق ديگران بهره مند بود.
کد خبر: ۴۶۰۳۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۶

شهدای مرداد
شهيد يوسف حيدري در خانواده محروم روستايي به دنيا آمده بود. او خودش مشكلات زندگي را حس و با دستهايش لمس كرده بود.
کد خبر: ۴۶۰۳۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۵

غرق تماشای دعوای آن دو نفر بودم. چقدر جالب با هم بحث می کردند. متوجه شدم حسین نیست. این طرف و آن طرف را نگاه کردم. منتظر ماندم تا بالاخره حسین آمد،با چوب کبریتی در دست!
کد خبر: ۴۶۰۳۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۵