فیلم - صفحه 26

آخرین اخبار:
فیلم

«حسین» از همان کودکی برای امام حسین(ع) تعزیه خوانی می کرد

مادر شهید «حسین انصاری» می گوید: پسرم از همان دوران کودکی در مسجد و پایگاه فعالیت داشت و در رکاب امام حسین(ع) به یادش تعزیه خوانی می کرد.
انتشار خاطرات شفاهی والدین شهدا در سالگرد شهادت؛

فیلم /مرتضی یک تنه به شناسایی مقر عراقی‌ها می‌رفت

«صنمبر توشکا» مادر گرانقدر شهید مرتضی ساده میری فرمانده گردان 502 امام حسین(ع) از شجاعت ها و دلاورمردی های فرزندش چنین می گوید: «همرزمان شهید اینچنین برای من تعریف می کردند او یک تنه به شناسایی مقر عراقی ها می رفت و به آنها خسارت وارد می کرد اگر عراقی ها مرتضی را می شناختند دیگر آنجا نمی ماندند.» فیلم این مصاحبه به یادگار مانده از مادر شهید در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

فیلم | اجرای طرح علمداران حماسه در شهر قزوین

همزمان با میلاد با سعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز، طرح علمداران حماسه با حضور نماینده، ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین اجرا شد.

گزارشی از گفتگو با جانباز شهرستان طارم + فیلم

گزارشی از جانباز ۴۰درصد هشت سال دفاع مقدس شهرستان طارم در قالب فیلم منتشر می شود. در ادامه همراه این مصاحبه باشید.
خاطرات شفاهی جانباز ایلامی؛

پاسدار خون شهدا باشیم

«حشمت اله عباسی» از جانبازان 25 درصد دفاع مقدس است که دوزادهم اسفندماه 1364 در سلیمانیه عراق عملیات والفجر 9 به درجه جانبازی نایل آمد. وی در قسمتی از صحبت هایش می گوید: این انقلاب در سایه رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری و نثار خون شهدا و جانفشانی ایثارگران پا گرفته و ما باید پاسدار خون شهدا باشیم و راه آنها را ادامه دهیم. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛

فیلم / شهادتی غریبانه در هنگام خواندن نماز

شهید «حسن صفا» از جمله شهدای استان ایلام که در دوران اسارت بر اثر شکنجه های دشمن در حین به جای آوردن عبادت به درجه رفیع شهادت نایل آمد. فیلم مصاحبه این خانواده شهید والامقام در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

ادامه دادن راه شهدا سعادت میخواهد

پدر دانش آموز شهید «محمد نوري» می گوید: پسرم آرزوی شهادت داشت و بارها می گفت شهدا امروز تاریخ اسلام را زنده نگه داشته اند، همانطور که امام حسین(ع) چراغ اسلام را روشن و زنده نگه داشت، پس ما باید راه شهدا را ادامه دهیم و ادامه دادن راه شهدا سعادت می خواهد. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

فیلم | شهید فتح المبین، شاد شهید شد

شهید «سیدایرج عظيمي» از شهدای دوران دفاع مقدس است. مادرش می گوید: "ایرج در عملیات فتح المبین به شهادت رسید. وقتی پیکرش را به من نشان دادند؛ چهره اش شاد و خندان بود." ادامه روایت این مادر شهید را در ویدیو دنبال کنید.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

من به شهادت فرزندانم «محمدرسول» و «محمدتقی» افتخار می کنم

مادر گرامی شهیدان والامقام «شیرخانی» می گوید: هر دو پسرم به فاصله کمتر از یکسال به شهادت رسیدند، افتخار می کنم که فرزندانم در این راه رفته اند و می دانستم که فرزندانم در راه وطنشان به شهادت می رسند. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

فیلم | قدم یدالله برای خانواده پربرکت بود

شهید «یداله بهزادپور» از شهدای دوران دفاع مقدس است. مادرش می گوید: وقتی خدا یدالله را به ما داد قدمش پربرکت بود و هر روز وضع ما بهتر از قبل شد. یدالله شش بار به جبهه رفت تا اینکه در ماه رمضان شهید شد.»
خاطرات شفاهی خانواده طلبه شهید «نورالدین خدامرادی»؛

آرزو دارم در روز جمعه شهید شوم!

برادر شهید در بیان اوصاف شهید می‌گوید: طلبه شهید «نورالدین خدامرادی» از میان روز‌های هفته روز جمعه برای وی بسیار مقدس بود و تا پاسی از شب با امام زمان راز و نیاز می‌کرد، و آرزو داشت اگر شهادت نصیبش شد در روز جمعه به این آرزو دست یابد. سرانجام پس از رشادت‌های فراوان از خویش در دهمین روز از مهرماه ۶۲ عصر روز جمعه در منطقه مرزی قصرشیرین بین نماز مغرب و عشاء با لبی خندان به دیدار معبود شتافت.
خاطرات شفاهی خانواده شهدا؛

نگذاریم خون شهدایمان پایمال شود

شهید «احمد جابری» که از همان ابتدای نوجوانی در لباس بسیجی و بعد از آن با عشق فراوان به امام و انقلاب به عنوان پاسدار افتخاری در جبهه حضور داشت. بعد از اتمام جنگ، همچنان به شهادت در راه حق فکر می کرد و سرانجام سال 1372 به دست گروهک منافقین کوردل در شهرستان دهلران به درجه رفیع شهادت نایل آمد.همسر شهید می گوید: با ادامه دادن راه شهدایمان نگذاریم خون آنان پایمال شود. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
روایت ایثار، خاطرات آزاده قدرت سیدی زاده از دوران اسارت؛

توسل و نماز حاجت یکی از برادران در حقم برآورده شد

«قدرت سیدی زاده» از آزادگان سرافراز استان ایلام است. وی که در سال 1367 در تک آخر صالح آباد که به عنوان پاسدار مسئولیت فرمانده گردان عملیاتی را بر عهده داشت، مورد اسارت دشمن قرار گرفت. وی از شکنجه های سخت دوران اسارت می گوید و اینکه چگونه نماز حاجت یکی از برادران آزاده در حقش برآورده شده است. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

فیلم |در رویای صادقه گفت: استخوان پایم در جورابم است

شهید«عبادالله احمدی پرگو» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در سال 1344 در یكی از روستاهای خلخال به نام پرگو در خانواده ای مذهبی و زحمتكش دیده به جهان گشود و از کرج برای دفاع از میهن اسلامی به منطقه جنگی اعزام شد و در راه دفاع از کیان و ارزش‌های میهن اسلامی به شهادت رسید. مادرش می‌گوید: «پیکرش را بعد از سیزده سال آوردند. جورابش را برادرش به خانه آورد. شب در خواب به من گفت: چیزی در جورابم است که باید در تابوتم باشد. جورابش را بررسی کردم، دیدم استخوان های پایش است.»

فیلم / به نام پدر؛ به یاد پدران آسمانی

روز پدر روز قدردانی از مردانی است که شناسنامه معرفت، غیرت و شجاعت این سرزمین هستند،یاد مردان بی ادعای میدان و پدران آسمانی گرامی باد. گزارش خبری از پدر شهید جاوید الاثر، جانباز ۷۰ درصد گرشاسب قربانی و ایثارگران اجتماعی را در ادامه ببینید.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

شهادت سعادت می خواهد که نصیب «محمد» شد

پدر شهید محمد جندی پور شاملایی می گوید آن زمان که پسرم می خواست به جبهه اعزام شود به او گفتم تو بمان پیش خانواده تا من به جبهه بروم ولی او قبول نکرد، رفت و شهید شد چونکه شهادت سعادت می خواهد که نصیب محمد شد.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

افتخار می‌کنم که پدر شهید هستم

شهید «عبدالله دارابی» از شهدای روحانی استان ایلام است. وی زمان جنگ تحمیلی در حوزه علمیه مشغول به تحصیل بود که جهت دفاع از آب و خاک وطنش داوطلبانه به عنوان رزمنده بسیجی راهی جبهه شد و سرانجام در آبان ماه ۱۳۶۶ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر شهید می‌گوید: افتخار می‌کنم که پدر شهید هستم و تا آخرین قطره خون خودم و دیگر فرزندانم از انقلاب دفاع خواهیم کرد. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(7)

او به ما پیغام داده بود؛ اسلام از همه چیز واجب تر است

پدر شهید علی اکبر آریغ در خاطرات خود می گوید: زمان رفتنش، من به خاطر سن کم او رضایت نمی دادم اما بلاخره موفق شد. او در وصیتنامه خود که میان صفحات قرآن گذاشته بود نوشته بود من تنها پسر شما بودم اما اسلام واجب تر بود.
خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(6)

گاهی دست از کار می‌کشید تا به نیازمندان کمک کند

پدر شهید «تراب اسدی» در خاطرات خود از فرزندش می گوید: او در پایگاه مسجد فعالیت داشت و گاهی دست از کار می کشید تا به نیازمندان کمک کند اما هیچ وقت نمی گفت؛ برای نیازمندان کاری انجام می دهد فقط می گفت کار دیگری داشتم.
خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(5)

نماز شب هایش را فراموش نمی کنم

پدر شهید «قاسم تقی لو» در خاطرات خود از فرزندش می گوید: بارها اتفاق افتاد که مهمان در خانه بود یا او بسیار خسته بود همه می خوابیدیم بعد از مدتی صدایی مرا بیدار میکرد و می دیدم قاسم نماز شب می خواند. من هرگز آن نمازهای با اخلاص اش را فراموش نمی کنم.
طراحی و تولید: ایران سامانه