سخني با مردم دارم:حال که ما در جبهه جنگ هستيم و در حال جنگيدن با کفر جهاني هستيم شما هم ميبايست با کار و کوشش خود سعي کنيد کشور را بسوي استقلال اقتصادي ببريد و با هوشياري کامل و با استفاده از سخنان امام توطئه هاي امريکا و مزدوران داخلي و خارجي اش را خنثي کنيد تا اين انقلاب نوپاي ما باقي بماند و انشاءالله جهاني بشود.
«میثم» چه معصومانه سخن می گفت! آن قیافه و اینهمه افتادگی؟! خوشه خوشه ی کلامش مژده وصل می داد . انگار ستون های عرش روی اندام او استواربود وقتی که از خدا و حسین(ع) و ارزشهای انقلاب می گفت…
شهيد عباس ابراهيمي با شوراي اسلامي محل و پايگاه فعاليت و همکاري همه جانبه داشتند و از ارزشهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي مدام حفاظت و پاسداري مي نمودند و در تاريخ 18/04/1363 لباس مقدس سربازي را به تن کرد و به خدمت مقدس سربازي اعزام گرديد و در پادگان بيرجند دوره ي آموزشي را به اتمام رسانيد و سپس از آن در هوابرد شيراز مشغول انجام وظيفه گرديد ...
يكي از خصوصيات اخلاقي شهيد حنيف بهبودي اين بود كه به سالخوردگان بسيار اهميت مي دادند سعي مي كردند به هر نحوي كه شده به آنها كمك كند و بسيار روابط دوستانه و صميمانه با همسايگان و اقوام بسيار روابط دوستانه برقرار مي كردند.
شب پره عاشق شب، ميل هويداي خودش را نداشت تا که ديگر باره زند حيله به نابودي انوار شمع خفّاشان که تحمل ديدن نور را نداشتند ، کمر به نابوديش بستند و در تاريخ هشتم تير 1367 او را به شهادت رساندند .
شهيد يوسف قنبر زاده هميشه ميگفتند ما بايد پشت و حامي رهبري باشيم چون دشمنان بسياري داريم که نميخواهند انقلاب ما پا بگيرد و سر انجام در تاريخ 16تير 1363در مريوان جام شهادت نوشيد و به مقام رفيع شهادت دست يافت.
شهید حجت حاجي زاده در تاريخ 62/4/17 در نبرد با مزدوران دموکرات و کومله در منطقه پايگاه منگل بر اثر اصابت گلوله به ناحيه سر به درجه رفيع شهادت نائل آمد. باد»
شهید علي فتاحي در سال 63 به خدمت مقدس سربازي اعزام شدند. و به مدت شش ماه در جبهه جنگ در منطقه عملياتي مريوان با دشمن جهاد کردند . وسر انجام در چهاردهم تير ماه 1364 شربت شهادت را نوشيدند
منتظران بدانيد کبوتران آزادي در راهند پرهاي خونيشان نشانگر پيامهاي سرخي از حماسه هاي ايثارگريهاست،پيام اين عزيزان خونين کفن که با خونشان به انسانها درس ديگر دارند...
يک ترکش بزرگ به کلاهش اصابت کرده و به لايه چربي داخل رسيده بود ولي به سرش آسيبي نرسيد. وقتي تعجب ما بيشتر شد که مجيد گفت : « باور کنيد ، اصلاً متوجه نشدم » حتماً غرق عبادت بود.
شهید اسماعیل فلاح در مقطع چهارم دبیرستان بود که به همراه 2تن از دوستان خود جهت بررسی و گشت زنی راهی روستای گوهردان شد و این در حالی بود که منافقین در کمین آنان نشسته بودند؛ فلذا مورد هجوم وحشیانه گروهک ملحد منافقین کوردل قرار گرفتند که همراهانش به ضرب گلوله منافقین مجروح و اسماعیل فلاح به شهادت می رسد.
سردار شهید ذکریا رحیم زاده ایمان قوی و اخلاق خوب و حسنه داشت. در مدت زندگی هیچ وقت از من خرده و ایرادی نگرفت و بسیار با گذشت بود. هیچگاه مغرور نمی شد؛ رفتارش با کوچکترها و بزرگترها به یک نحو بود و به همه احترام می گذاشت. با فرزندش خیلی صحبت میکرد. به هنگام نماز و خواندن قرآن او را بر زانوی خود می نشاند و میگفت: تا گوشش شنیده باشد که نماز و قرآن چیست و با آنها انس بگیرد.
قسمتی از وصيتنامه شهيد سهيل آزموده؛ به بهشت مي رسم. مبادا كه بر مرگ من بگرييد چون گريه شما باعث خوشحالي دشمنان انقلابمان مي شود. پس خندان و خوشحال باشيد كه از خوشحالي شما دشمن وحشت زده خواهد شد.