سید علی‌اکبر حاج‌سیدجوادی

سید علی‌اکبر حاج‌سیدجوادی

برشی از کتاب "با چشمان باز"| حرفش را هم نزنید، خدا بزرگ است

نوید شاهد – در قسمتی از کتاب "با چشمان باز" که برگرفته از زندگانی شهید "سید علی‌اکبر (مصطفی) حاج‌سیدجوادی" است، می‌خوانید: «اولین بار که مجروح شد، حقوق‌بگیر نبود. دستمان هم تنگ بود. بعد از مرخص شدن می‌خواستیم خرج بیمارستانش را از بنیاد یا سپاه بگیریم؛ نگذاشت. گفت حرفش را هم نزنید، خدا بزرگ است ...»

مدتی بود چای نمی‌خورد!

نوید شاهد - «مدتی بود چای نمی‌خورد. درباره علتش به کسی چیزی نگفته بود. بعد از شهادتش یکی از بچه‌ها که او هم چای نمی‌خورد گفت با هم قرار گذاشته‌ایم در کربلا چای بخوریم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "سید علی‌اکبر حاج سیدجوادی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه