خاطره اي از دوران اسارت؛
نويد شاهد - علي نظري از ازادگان سرافراز ايلامي در بيان خاطره اي از زمان اسارت مي گويد: شب ها استفاده از آب ممنوع بود. شبی یکی از اسراء كه كم سن و سال بود به دلیل گرمای کشنده همان روز از شدت تشنگی بی حال شده بود تصمیم گرفتم برایش آب بیاورم به سطل آب رسیدم مقداری آب برداشتم، نگهبان عراقی متوجه شد و با عصبانیت گفت باید آب را به سطل برگردانی. چشم های خشم گرفته سرباز بعثی در ذهنم تیر زدن به مشک عباس (ع) را تداعی می کرد.