خاطره آبی

خاطره آبی

خاطره آبی «خاطرات خواهر جانباز خیریه معاوی»

یادم هست یک روز با دوستم زهرا در حال بازی بودیم که ناگهان صدایی بلند شد و یک تکه آهن مثل فرفره به سمت ما آمد.
طراحی و تولید: ایران سامانه