روایت زندگی شهید مدافع حرم «حسن قاسمی دانا»؛ از نانِ حلال تا شهادت در غربت سوریه
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی ، شهید مدافع حرم حسن قاسمی دانا روز دوم شهریور ۱۳۶۳ در شهر مشهد چشم به جهان گشود؛ دومین پسر خانوادهای که چهار پسر داشت و حسن، یکی از ستونهای آرام و پرتلاش آن بود. سالهای نوجوانی و جوانیاش با سادهزیستی و کار گره خورد؛ پس از دریافت دیپلم، در دانشگاه حقوق شهرستان بردسکن پذیرفته شد، اما مسیر دیگری را انتخاب کرد؛ دانشگاه را نرفت و کنار پدر، در نانوایی مشغول کار شد تا نانِ زندگیاش را با دسترنجی پاک به خانه ببرد.

در کنار کار، روحیهای متفاوت در وجودش جریان داشت؛ روحیه رزم و نظامیگری. همین علاقه، از او بسیجیای فعال ساخت؛ جوانی که در رزمایشهای عمومی و برنامههای داوطلبانه، حضوری ثابت و پرانرژی داشت و هیچگاه نسبت به وظیفهای که احساس میکرد، بیتفاوت نمیماند.
اما آنچه شهید مدافع حرم حسن قاسمی دانا را از بسیاری همنسلانش متمایز میکرد، پیوند عمیق قلبیاش با اهلبیت (ع) بود. ارادتش به حضرات معصومین (ع) فقط در حرف خلاصه نمیشد؛ دو ماه محرم و صفر را یکپارچه در عزاداری میگذراند و لباس مشکی را از تن بیرون نمیآورد؛ گویی این سوگواری، زبانِ ثابت عشق او بود. دوستان و نزدیکانش میگفتند حسن، همیشه از شهادت سخن میگفت و انگار از پیش، مقصد را میشناخت. از او دلنوشتههای بسیاری به یادگار مانده؛ نوشتههایی که در آنها از خداوند، مرگ باعزت و «جاندادن در راه ائمه (ع)» را طلب کرده است.
او دوره سربازی را در زاهدان گذراند؛ تجربهای که صلابت و آمادگیاش را بیشتر کرد. با آغاز نبرد برای دفاع از حریم اهلبیت (ع)، دوباره لباس رزم بر تن کرد و در فروردین ۱۳۹۳ به صورت داوطلبانه راهی سوریه شد؛ سفری که کوتاه بود، اما سرنوشتساز.
شهید مدافع حرم حسن قاسمی دانا در همان مدت ۲۲ روزه حضورش در سوریه، در عملیاتهای متعدد شرکت کرد و شجاعت و توانمندیاش را نشان داد؛ گویی فرصت کم بود و باید همه آنچه در دل داشت، یکجا رو میکرد. سرانجام در ۲۵ فروردین ۱۳۹۳ و در عملیات امام رضا (ع)، بر اثر اصابت چند گلوله به شهادت رسید؛ همان آرزویی که سالها با آن زندگی کرده بود.
پیکر پاک این شهید مدافع حرم، همزمان با سالروز وفات حضرت زینب (س) در مشهد تشییع شد و در خواجهربیع به خاک سپرده شد؛ تا مشهد، میزبان جوانی باشد که از نانوایی پدر تا میدان دفاع، راهی را رفت که به «شهادت» ختم شد.