آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۷۶۱۳
۰۹:۱۷

۱۴۰۴/۰۹/۲۶
روایتی از شهید غریب در اسارت «عبدالرسول افرازی»

بسیجی‌ای که در اسارت هم رزمنده ماند

«غلامحسین کاویانی‌پور» خاطرات تلخ خود در اسارت را برایمان بازگو می‌کند: شهید عبدالرسول افرازی در اردوگاه الرمادیه با وجود شکنجه و فشار‌های طاقت‌فرسای بعثی‌ها، روحیه‌ای استوار داشت و به همه روحیه می‌داد، روحش پروازکنان در آسمان جبهه‌های نبرد بود و همواره برای رزمندگانی که اکنون در میدان نبرد بودند دعا می‌کرد.


به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید عبدالرسول افرازی سوم شهریور سال ۱۳۳۷ در بهبهان دیده به جهان گشود. پدرش سیدعلی‌داد نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد داشت. به عنوان بسیجی به مبارزه علیه رژیم بعثی عراق رفت و در اولین جنگ در عملیات شکست حصر سوسنگرد به اسارت نیرو‌های بعثی عراق درآمد و در همان سال به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای بهبهان واقع است.

بسیجی که در اسارت هم رزمنده ماند

غلامحسین کاویانی پور روایت تلخ شهادت شهید رسول افرازی را این چنین نقل می‌کند.

در عملیات شکست حصر سوسنگرد در سال ۱۳۵۹ من به همراه شهید افرازی به اسارت نیرو‌های بعثی عراق درآمدیم.

پس از اسارت ابتدا در اردوگاه موصل سپس به اردوگاه الرمادیه ۲ انتقال دادند و به مدت ۲ ماه در کنار همدیگر بودیم.

وی در اردوگاه الرمادیه با وجود شکنجه و فشار‌های طاقت‌فرسای بعثی‌ها روحیه‌ای استوار داشت، انگار که اسارت تنها جسمش را به بند کشیده بود و روحش پرواز کنان در آسمان جبهه‌های نبرد بود.

در مدت اسارت، وی همواره به رزمندگانی که اکنون در میدان نبرد با صدامیان کافر می‌باشد فکر می‌کرد و به حال آنها غبطه می‌خورد.

وی همیشه می‌گفت: «ای کاش من نیز مانند رزمندگان دیگر هم اکنون در جبهه‌ها بودم تا بتوانم از خاک و ناموس خود دفاع کنم.»

حتی در اسارت نیز به فکر خدمت بود، سعی می‌کرد به دیگر اسرا روحیه بدهد و برای آنها از ایثار رزمندگان در عملیات‌ها می‌گفت، عشق به شهادت در نگاهش شعله می‌کشید.

مدتی گذشت سپس بعثی‌ها وی و چند نفر دیگر از آزاده‌ها از ما جدا کردند و از اردوگاه خارج کردند به ما گفت برای انتقال به اردوگاه دیگر است از آن پس دیگر از وی و همراهانش خبری ندارم فقط بعد‌ها فهمیدیم که همان سال به فیض شهادت نائل آمد.

انتهای پیام/ 


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه