عباس؛ دانشجویی که از کودکی تا شهادت، در مسیر خدمت به مردم و دین گام برداشت

شهید «عباس منتخبی»، فرزند دوم خانوادهای اصیل زنجانی، از همان کودکی علاقه و شور عجیبی به مسائل دینی و فعالیتهای اجتماعی داشت. مادرش، فاطمه جزءپناهی، با جزئیات دقیق، زندگی او را از تولد تا شهادت روایت میکند؛ از لحظه نامگذاری او تا روزهای پرخطر فعالیتهای انقلابی. عباس در تهران و زنجان دوران کودکی و نوجوانی خود را گذراند و از هفت سالگی به مدرسه رفت. او در کنار تحصیل، در مراسم مذهبی شرکت میکرد و با دیگر کودکان و نوجوانان، به فعالیتهای دینی و اجتماعی مشغول بود. مادرش خاطرات فراوانی از هوش، شجاعت و اخلاق عباس دارد و تأکید میکند که او حتی در سختترین شرایط نیز به مردم و ایمان خود پایبند بود. عباس از سنین نوجوانی به جبهه رفت و با شجاعت مثالزدنی، مسیر ایثارگری و فداکاری را ادامه داد، تا اینکه در نهایت جان خود را در راه خدا و مردم فدا کرد. این مصاحبه که توسط خبرنگار نوید شاهد زنجان انجام شده، تصویری روشن و ملموس از زندگی و شخصیت او ارائه میدهد. در ادامه این مصاحبه را که به مناسبت 16 آذر ماه روز دانشجو تهیه شده همراه باشید.
تولدی در خانوادهای اصیل و مذهبی
فاطمه جزءپناهی، مادر شهید «عباس منتخبی»، از اصالت زنجانی خانواده خود میگوید و یادآور میشود که ۱۶ ساله بود که ازدواج کرد. زن عمویش مایل بود او عروس خانوادهشان شود، اما مادرش هنوز موافق نبود. خانوادهشان در زنجان زندگی میکردند و آنها در تهران حضور داشتند. همسرش که بعدها شهید شد، در دوران فعالیتهای انقلابی بسیار تحت فشار بود و اوایل انقلاب به زنجان آمدند. فرزند دومشان، عباس، در ۳ فروردین در بیمارستان فرح تهران به دنیا آمد و به گفته مادرش، قد بلندترین نوزاد آن شب بود. ابتدا نامش محمدعلی گذاشته شد، اما بعداً و با حضور آقای طاهری، نام او به عباس تغییر یافت.
کودکی پرجنب و جوش و آموزش مذهبی
عباس از همان دوران کودکی بسیار بشاش و شوخطبع بود و علاقه زیادی به فوتبال داشت. او از هفت سالگی به مدرسه رفت و تا پایان راهنمایی در نازیآباد تهران تحصیل کرد. مادرش خاطرات زیادی از آموزش قرآن او دارد و میگوید: هر کاری که میکرد، حتی در بازی و درس، با دقت و نظم انجام میداد. عباس شاگرد آقای بهرامپور بود و در جلسات قرآنی و مذهبی خانه نیز شرکت میکرد.
در سال ۴۲، زمانی که دختر بزرگ خانواده تازه به دنیا آمده بود، خانواده تحت فشار بودند تا برخی اعلامیهها و نوارهای امام را پنهان کنند. عباس از همان کودکی مراقب مسائل دینی بود و حتی وقتی از پلهها افتاد، بدون آسیب جدی جان سالم به در برد و نام او بعدها در مراسم مذهبی به افتخار حضرت ابوالفضل العباس انتخاب شد.
نوجوانی و ورود به فعالیتهای انقلابی
عباس از سنین نوجوانی در فعالیتهای انقلابی شرکت میکرد. او در مراسم محرم فعال بود و مادرش خاطرات زیادی از تلاش او در خانه و مسجد دارد. او در مسجد قائمیه و دباغها حضور پیدا میکرد و حتی در شبهای نیمه شعبان به کمک خانواده در امور خیر فعالیت میکرد. مادرش میگوید: عباس از نظر روحی عالی بود و همیشه مراقب غیبت و اخلاقیات بود.
تلاشهای جهادی و خدمت به مردم
بعد از انقلاب، دختران خانواده در جهاد سازندگی فعالیت میکردند و عباس نیز با فانوس به دست شبها کشیک میداد. با وجود سن کم، مسئولیتهای زیادی بر دوش داشت، از کمک به مسجد و مدرسه گرفته تا حضور در محلهای عملیاتی. مادرش میگوید: به بوی نفت حساس بودم و هر بار که لباسهایش بو میداد، نگران میشدم، اما عباس با شجاعت کار خود را انجام میداد.
ورود به جبهه و ماجراهای خطرناک
عباس زمانی که هنرستان میخواند، بدون اجازه به جبهه رفت و حتی سن شناسنامهاش را بزرگ کرد تا بتواند حضور داشته باشد. مادرش خاطره میکند: «مدیر مدرسه ناراحت شد، اما عباس گفت میخواهم تجربه کنم.» او از همان ابتدا با شجاعت و صداقت در جبهه حضور داشت و حتی در کردستان و اهواز فعالیتهای مستمر داشت. مادرش و خواهر کوچکش مرتب با گرفتن شماره پادگان از احوال او مطلع میشدند و نگران بودند، اما عباس با آرامش میگفت: به وقتش همه چیز درست میشود.
آموزش، دانشگاه و ادامه مسیر
بعد از گذراندن آموزشهای نظامی در پادگان امام حسین علیهالسلام، عباس به زنجان بازگشت و سپس دوباره به کردستان رفت. او با دوستان نزدیکش همچون علی جام، عباس راشاد و منصور عزتی ارتباط داشت و همواره در کنار هم به فعالیتهای جبهه و کمک به مردم مشغول بودند. بعداً در دانشگاه تبریز در رشته برق قبول شد، اما همچنان معتقد بود جبهه برای او حکم دانشگاه دارد و اولویتش خدمت به مردم و اسلام بود.
ایثارگری و شهادت
در سال ۶۵، زنجان بمباران شدیدی را تجربه کرد و عباس همچنان در جبهه حضور داشت. مادرش میگوید: «دوستانش برگشتند اما دیگر از عباس خبری نشد.» او در تمام دوران زندگی کوتاه خود، نمونهای از شجاعت، ایمان و اخلاقیات بود و همواره مراقب خانواده و مردم بود. مادر شهید عباس منتخبی با روایت دقیق این خاطرات، تصویری روشن از زندگی و شخصیت فرزندش ارائه میدهد تا نسلهای بعدی با شجاعت، ایثارگری و عشق به دین و مردم آشنا شوند.
**شهید «عباس منتخبی» یکم خرداد 1344 ، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش فضایل، خواربار فروش بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته برق بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سی ام دی 1365 ، با سمت غواص در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش مد تها در منطقه بر جا ماند و دهم خرداد 1380 ، پس از تفحص در مزار بالای شهرستان زنجان به خاک سپرده شد.