کد خبر : ۶۰۶۸۸۵
۰۹:۳۹

۱۴۰۴/۰۹/۱۶

وصیت یک دانشجوی شهید؛ فرزندان خود را طوری تربیت کنید که در آینده بازوی انقلاب شوند

شهید «سیدعلیرضا ترابی» در وصیتنامه خود می نویسد: فرزندان خود را نیز طوری تربیت کنید که در آینده بازوی انقلاب شوند و زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) هر چه بیشتر آماده تر بکنند.


 

 

به گزارش نوید شاهد زنجان،  شهید «سیدعلیرضا ترابی» یکم اردیبهشت ۱۳۴۱، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش سیداحمد، در بانک کار می کرد و مادرش سیده فرخنده نام داشت. دانشجوی دوره کاردانی در رشته ریاضی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر او را در مزار پایین زادگاهش به خاک سپردند.

 

وصیت‌نامه شهید سیدعلیرضا ترابی

بسم الله الرحمن الرحیماللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعدالمعصیه و صدق النیه و عرفان الحرمه واکرمنا بالهدی و الاستقامه و...( قسمتی از دعای امام زمان(عج )

بار الها به همه چیز آگاهی ولی آوردن نیاز به درگاه بی‌نیاز خود لذتی بزرگ است. خدایا با کوله باری از گناه و معصیت بر درگاهت آمده ام. سر بر زمین می‌نهم و اعتراف به گناهانم می‌نمایم. خدایا گواهی می‌دهم که تمامی شرایط و اسباب را جهت هدایت و ارشاد این بنده حقیر عاصی آماده نمودی و لیکن نفس اماره چه‌ها که نکرد! خدایا من هنگامی این نوشته را می‌نویسم که جهت عبادت به محراب آمده‌ام و امید واثق دارم که رحمانیت بیکرانت این ناچیز را نیز فرا خواهد گرفت چرا که خودت چنین فرموده و بارها در قرآنت شاهد آورده‌ای که خداوند، خلف وعده نمی‌نماید.

خدایا امرت هر چه باشد بدان راضی هستم. هر چه در راه دوست آید نیکوست. چه شهادت چه اسارت و چه معلولیت. البته می‌دانم که شهادت فوزی است عظیم و نفسی الهی می‌خواهد که بدان دست یابد. خدایا فرمودی: « اُدعونی أستجب لکم»( سوره مومن، قسمتی از آیه60 ) پس با تمامی حقارت و بی‌چیزیم به درگاهت آمده این درخواست را که نسبت به قدرت رحمانیت تو ناچیز است می‌خواهم که « اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود» چرا که به نام حسین(ع) به این جا آمده‌ام و امیدوارم که در تحت حمایت آن بزرگوار عالی مقام قرار بگیرم. دیگر حرف کم کنم که زمان حرف نیست و میزان عمل است.

در این جا سخن کوتاهی با خانواده بزرگوارم دارم که با تأمین محیطی پر از مهر و صفا و روحانیت زمینه را مهیا نمودند تا من این شناخت را پیدا کنم که به حول و قوه الهی در این زمان پرفریب و نیرنگ خط صحیح و نورانی تشیع را که اکنون در خط امام خلاصه می‌شود تشخیص دهم. ای پدر بزرگوارم ای منبع رحمت و صداقت الهی، امیدوارم که این فرزند جسور و بی‌ادب خود را که بارها علی رغم میل باطنی خود باعث مشکلاتی برای شما گشته است ببخشید و از دعای پدرانه در حق این جانب کوتاهی نکنید زیرا بهترین توشه فرزند دعای پدر می‌باشد و امیدوارم که انشاءالله به جهت دعاهای شما مورد عفو الهی قرار بگیرم. اما مادر عزیز و مهربانم می‌دانم که خیلی صبور هستی و لیکن از قرآن آیه‌ای می‌گویم تا راسخ‌تر و محکم‌تر گردی. خداوند متعال می‌فرماید: « یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوه ان الله مع الصابرین(سوره بقره، آیه 153 )»

بلی مادر گرامیم می‌دانم که چقدر ناراحتت کرده‌ام. مادرم شما با آن حلم و اخلاق خود به من درس انسانیت دادید و با آن اخلاص و علاقه قلبی تان به انقلاب و امام مرا در پیروی از امام و خط امام راسخ تر و قوی تر گردانیدید. شما دو نفر (پدر و مادرم) چون ستاره قطبی در آسمان تیره وجود من بودید که هر کدام با خصوصیات خود از جهتی افسار این بند گسیخته را مهار کرده، به راه حق و الهی رهنمایی کردید.

مادرم امیدوارم که مرا با آن حلم کبیرتان ببخشید و از تقصیرات من بگذرید. از شما تقاضا دارم که مرا از دعای خیر خود در هنگام سحر فراموش نکنید چرا که خداوند متعال دعای مادر درباره فرزند را به هیچ وجه بدون اثر نمی گذارد. پس شدیداً التماس دعا دارم.

در این جا از برادران بزرگوار خود و خواهران گرامی خواهشمندم که مرا ببخشند و حلالم بکنند و روی فرزندان عزیزشان را از عوض من ببوسند و بگویند که عمو و دایی شما در راهی رفت که خدا می‌خواست و امر خدا بود. پس آن ها را نیز طوری تربیت کنید که در آینده بازوی انقلاب شوند و زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) هر چه بیشتر آماده تر بکنند.

از تمامی دوستان بالخصوص دوستان تربیت معلم و آشنایان حلیت می‌طلبم و امیدوارم که مرا از دعای خیر خود فراموش نکنند. انشاءا...

دیگر حرفی ندارم و خود را به قضای الهی می‌سپارم و راضی به امر او هستم. انشاءا....5 /12/62

 


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه