زخم هایی را تحمل کردم تا امروز مردمم در امنیت زندگی کنند

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «غلامرضا محمدی» از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی لباس ارتش را بر تَن کرد و در مناطق مختلف کشور به دفاع از امنیت مردم پرداخت. او که سالها در سختترین خطوط نبرد حضور داشت، در عید قربان سال ۱۳۶۲ بر اثر انفجار مین به شدت مجروح شد و بخش بزرگی از توان جسمی خود را از دست داد. امروز، روایت او تصویری روشن از فداکاریهای رزمندگان و واقعیتهای تلخ روزهای جنگ ارائه میکند.
من «غلامرضا محمدی» هستم؛ متولد سال ۱۳۳۶ در مشهد، در خانوادهای زحمتکش و کشاورزبه دنیا آمدم. سالهای کودکی من در میان کار دامداری و زراعت گذشت و پس از پایان تحصیلات به کرمانشاه آمدم. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در اسکلهسازی دیزلآباد کار میکردم و شاهد روزای پرالتهاب آن دوران بودم.
در سال ۱۳۵۷ لباس مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران را بر تن کردم و خیلی زود به کردستان اعزام شدم. درگیریهای آن سالها با گروهکهای ضدانقلاب بسیار سنگین بود و ما در مناطق مختلفی از جمله سرپلذهاب، قصرشیرین، حاجیان و مرصادو ... حضور داشتیم. تشنگی، کمبود تجهیزات، حملات ناگهانی شبانه و شهادت همرزمان بخشی از واقعیتهای آن روزها بود.
در جبهه بهعنوان آرپیجیزن، تیربارچی و خمپارهانداز فعالیت کردم و بعدها فرمانده ادوات شدم. شرایط عملیاتها به گونهای بود که گاهی بدون مرخصی ماهها در خط مقدم باقی میماندیم. با این حال، ایمان، همدلی و روحیه رفاقت در میان رزمندگان، سختیها را قابل تحمل میکرد.
سرنوشت من در ۱۶ شهریور ۱۳۶۲، روز عید قربان رقم خورد. آن روز برای بازدید از میدان مین رفته بودیم که ناگهان انفجار رخ داد. موج انفجار و ترکشها به چشمها و اندامهای بدنم آسیب زد و پایم از بالای زانو قطع شد. همرزمانم مرا از میدان خارج کردند و ابتدا به کرمانشاه و سپس به بیمارستانهای تهران منتقل شدم.
دوره درمان من سالها به طول انجامید و چندین عمل جراحی روی بدنم انجام شد. تحمل درد ناشی از مجروحیت، دوران سخت بیمارستان و تلاش برای بازیابی توان جسمی بخشی از مسیر دشواری بود که طی کردم. با وجود این آسیبها، همچنان خود را سرباز این سرزمین میدانم و به سالهایی که در دفاع از کشور گذشت افتخار میکنم.
بهعنوان یک رزمنده و جانباز، معتقدم که نسل امروز باید بداند امنیت امروز نتیجه چه فداکاریهایی است و درک کند که جنگ فقط میدان نبرد نیست؛ بلکه سالها تحمل درد، درمان و آثار ماندگار آن بخشی از واقعیت دفاع مقدس است.
انتهای پیام/