آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۴۸۹۳
۱۳:۳۲

۱۴۰۴/۰۸/۲۴

«مرتضی» ایمان و امانت‌داری را در میدان جنگ معنا کرد

شهید «مرتضی مربی» دوم خرداد ۱۳۴۳ در روستای عوض‌آباد از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. شوخ‌طبع بود و زیبا سخن می‌گفت. در عملیات موادغذایی یا مهمات در اختیارش قرار داده می‌شد، امانت‌دارخوبی بود و مهمات را سالم تحویل می‌داد. سرانجام بیست و هشتم آبان ۱۳۶۲ به شهادت رسید.


به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید مرتضی مربی» روستازاده‌ای است از دیار کهن، شهر صد دروازه که امروزه آن را دامغان می‌نامند. دوم خرداد ۱۳۴۳ بود که خانواده مشهدی سیف‌الله با قدم نورسیده‌اش گرمایی تازه گرفت و بوی خوش زندگی را بیش از پیش استشمام کرد.

«مرتضی» ایمان و امانت‌داری را در میدان جنگ معنا کرد

ایمان و امانت‌داری را در میدان جنگ معنا کرد

پدرش کشاورز بود و با حاصل دسترنجش خانواده عیالوار را با تکیه بر قدرت خداوند اداره می‌کرد و در این رهگذر مرتضی پشتیبان پدر بود و با تراکتور کار می‌کرد. در خانه هم در پخت نان و کار‌های خانه یاور مادر بود. مجرد بود و فرزند پنجم خانواده. تحصیلاتش را تا سوم دبیرستان ادامه داد و با این سن کم در نوجوانی به شغل‌های جوشکاری و آهنگری روی آورد. ساده بود و مظلوم. مؤدب، مهربان، خوش‌اخلاق و صادق. وفای به عهدش زبان‌زد بود. شوخ‌طبع بود و زیبا سخن می‌گفت. به کار‌های گروهی بسیار علاقه داشت و می‌خواست کار‌های بیرون و داخل خانه را اعضای خانواده با همکاری هم انجام دهند. اهل بیرون رفتن نبود، اغلب در خانه می‌ماند و با بچه‌ها قرآن می‌خواند.

شب و صبح آدینه همراه با دوستان خود در مراسم دعای کمیل و ندبه در روستا‌های اطراف شرکت می‌کرد. نمازش را اول وقت می‌خواند و در بسیج و جهاد سازندگی، آب‌رسانی و کشاورزی همکاری خوبی داشت، و در کار‌ها همیشه مشورت می‌کرد و به این جمله قرآن کریم که می‌فرماید: «وامرهم شوری بینهم» اعتقادی راسخ داشت و بعد از مشورت سعی می‌کرد اگر مشکلی بود خودش آن را حل می‌کرد.

پشت جبهه در برگزاری جشن‌های دهه‌فجر، بستن طاق‌نصرت‌ها، شرکت در راهپیمایی‌ها و گوش دادن به سخنرانی‌های حضرت امام(ره) نقش فعالی داشت. در عملیات‌ها برای رساندن مهمات به بچه‌ها نقش فعالی ایفا می‌کرد و وقتی موادغذایی یا مهمات در اختیارش قرار داده می‌شد، امانت‌دارخوبی بود و مهمات را سالم تحویل می‌داد. گاهی تک‌تیرانداز و در بالاترین مسئولیت آرپی‌جی‌زن بود. بیش از سه سال توفیق حضور در میادین جنگ را داشت.

با خوبی‌هایش همه نگاه‌ها به سمتش دوخته می‌شد تا جایی که شهادت ایشان در باور کسی نیست و همیشه ذکر خیرش ورد زبان‌هاست. در منطقه پنجوین، عملیات والفجر چهار دستش آسیب دید و به بیمارستان صحرایی منتقل شد. بعد از کمک‌های سرپایی، سلامتی‌اش را طی سه روز به دست آورد و مجددا به عملیات بازگشت و سرانجام بیست و هشتم آبان ۱۳۶۲ در همان عملیات مفقودالأثر گردید و پس از یازده سال و در بیست و دوم فروردین ۱۳۷۳ شهادتش محرز شد. سپس به زادگاهش انتقال داده شد و پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای روستای عوض‌آباد به خاک سپرده شد.

انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه