شهید محمد باقری؛ فرماندهای که در کنار شجاعت، با اخلاقی بینظیر در دلها نفوذ کرد

به گزارش نوید شاهد؛ شهید محمد باقری، مردی که در میانه میدانهای نبرد، همچون سنگری محکم و استوار برای ایران اسلامی ایستاد، در ۲۴ خردادماه در حمله وحشیانه اسرائیل به منزل مسکونیاش به همراه همسر و دخترش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. اما آنچه نام و یاد او را فراتر از یک فرمانده برجسته و دانشمند نظامی در دلها حک کرده، اخلاق بینظیر و فروتنی مثالزدنی او بود. کسی که در میان تمام رزمندگان و مردم عادی، تفاوتی قائل نمیشد و با رفتار انسانی و دوستانهاش همگان را شیفته خود میکرد. در این گفتوگوی صمیمی با محمد شیرازینیا، همسر خواهر شهید، به ابعاد دیگری از زندگی این شهید والامقام پرداخته میشود؛ مردی که از دیرباز نه تنها در میدانهای جنگ، بلکه در دل خانواده و دوستان نیز همیشه پیشگام در اخلاق و انسانیت بود. شهادت محمد باقری، نه تنها یک فقدان شخصی، بلکه از دست دادن یک آموزگار بزرگ در اخلاق و وفاداری به مردم بود.
آغاز آشنایی با شهید محمد باقری
وی گفت: زمان آشنایی من با شهید محمد باقری به سالهای نوجوانی او برمیگردد. من در ۲۴ خرداد ۱۳۵۸ با خواهر ایشان ازدواج کردم و همان سال محمد تازه دیپلم گرفته و کنکور داده بود. او جوانی تکیده و کمسن و سال بود که هنوز سر و ریش درنیاورده بود، اما رفتاری بزرگوارانه داشت و در خانواده بسیار محبوب بود.

شخصیت انساندوستانه و فروتن شهید باقری
وی افزود: آقا محمد در خانواده طوری رفتار میکرد که حتی کودکان هم با او راحت بودند. آنها با او بازی میکردند، شوخی میکردند و هیچگاه حس نمیکردی که او نفر دوم نظامی کشور است. در کنار این، همیشه با همه اعضای خانواده با احترام و صمیمیت رفتار میکرد.

وی ادامه داد: «از همان ابتدا، شخصیت او برای همه جذاب بود. او در کنار خانواده و دوستان ساده و فروتن بود و هیچ تفاوتی بین خود و دیگران قائل نمیشد. این صمیمیت و فروتنی باعث میشد حتی کسانی که در محیط نظامی با او بودند، با او راحت و دوستانه برخورد کنند.»
رابطه نزدیک با مردم و همرزمان
وی گفت: اگر بخواهم در مورد محبوبیت او میان مردم و نظامیان صحبت کنم، باید بگویم دلیلش رفتار انسانی و محترمانه او بود. چه با سرباز، چه با درجهدار، چه با مسئول رده بالای نظامی، همیشه طوری رفتار میکرد که طرف مقابل با او احساس راحتی کند. اطرافیان هر زمان با او صحبت میکردند، متوجه درجه بالای سواد و معلوماتش میشدند و اخلاق نمونه او برای همه مشهود بود.
آرزوی زندگی ساده
وی افزود: یکی از ناراحتیهای همیشگی آقا محمد این بود که نمیتوانست زندگی عادی داشته باشد؛ نمیتوانست خودش رانندگی کند، به منزل مادرش برود یا مانند گذشته ساده زندگی کند. دلش میخواست همان زندگی معمولی را داشته باشد، اما شرایط و مسئولیتها اجازه نمیدادند. این موضوع برای او بسیار آزاردهنده بود.
خاطرهای از اخلاق بینظیر شهید باقری
وی گفت: یک خاطره اخلاقی از شهید دارم که همیشه در ذهنم خواهد ماند. در سال ۱۳۶۴، فردی برای گرفتن وام به شهید باقری مراجعه کرد، اما در بیان حقیقت کوتاهی کرده بود. مسئول وام متوجه شد و به شهید باقری گفت که نمیتواند وام بدهد. او بسیار ناراحت شد و گفت: «من مسئول کمک به نیروها هستم، نه حقیقتیابی. از این به بعد هم هر کسی نیاز به وام داشته باشد، حقیقت او را میپذیرم و کمک خواهم کرد.» این نمونهای کوچک از اخلاق بینظیر اوست.
وی ادامه داد: خاطرات من از محمد بیشتر اخلاقی است. او انسانی بود که کمتر کسی از نظر اخلاق و رفتار به او نزدیک میشد. هر بار که با او برخورد میکردید، دهها سال تجربه و بزرگی در شخصیت او نمایان بود. او تلاش میکرد پیش مردم و نیروهایش باشد و هیچ تفاوتی بین درجه نظامی و مردم عادی قائل نمیشد.
آخرین دیدار قبل از جنگ ۱۲ روزه
وی گفت: من ده روز قبل از جنگ ۱۲ روزه، با ایشان بیست دقیقه صحبت کردم. در آن گفتگو باز هم همان فروتنی، مهربانی و اخلاق برجسته او را دیدم. او انسانی بود که یادگیری، دانش و اخلاق را با هم داشت و همیشه پیش دیگران با احترام و مهربانی رفتار میکرد.

شهادت و فقدان بزرگ
وی افزود: شهید محمد باقری، همراه همسر و دخترش در حمله اسرائیل به شهادت رسید. این فقدان نه تنها برای خانواده، بلکه برای همه کسانی که او را میشناختند، جبرانناپذیر است. امیدوارم خداوند روح ایشان و خانوادهشان را شاد کند و ما بتوانیم از اخلاق و منش او در زندگیمان درس بگیریم.
انتهای پیام/ آ