کد خبر : ۶۰۴۴۵۶
۱۳:۵۵

۱۴۰۴/۰۸/۱۸
روایتی از غربت غریبان؛

منصور دلتنگ زادگاهش بود

منصور تا آخرین لحظه زندگی دلتنگ کشور و زادگاهش بود.


به گزارش نوید شاهد همدان، ایشالله الماسی وزین از آزادگان همدانی در دوران اسارت مدتی را با شهید «منصور فعله گری» گذرانده و از شهادت این شهید عزیز خاطراتی دارد.

در ۳۱ تیرماه ۱۳۶۷ به اسارت نیرو‌های عراقی درآمدم. در آسایشگاه ۱۵ تکریت بودم که با «منصور فعله گری» از بچه‌های قروه آشنا شدم. جوانی ساده و روستایی که چهره تکیده اش نشان می‌داد فردی زحمت کش است.

منصور تازه ازدواج کرده و جهت خدمت سربازی به جبهه اعزام شده بود که دهلران در جریان عملیات به اسارت نیرو‌های عراقی درامده بود.

مدتی پس از اسارت به دلیل عدم بهداشت منصور بیمار شد و روز به روز حالش بدتر می‌شد. اسهال خونی تمام توانش را گرفته بود. بعضی روز‌ها که حال بهتری داشت با او حرف می‌زدم دلش می‌خواست دوباره به روستایشان برگردد و در کنار همسر و خانواده اش باشد.

عاقبت در یکی از روز‌ها درد امانش را برد و به شهادت رسید. عراقی‌ها پیکر نحیف و بیمارش را به خارج از اردوگاه برده و به خاک سپردند.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه